نقش پيش بيني كنندگي باورهاي غيرمنطقي ارتباطي و مؤلفه هاي عشق بر دلزدگي زناشويي زنان

هدف: هدف از پژوهش، بررسي نقش پيش بيني كنندگي باورهاي غيرمنطقي ارتباطي و مؤلفه هاي عشق با دلزدگي زناشويي در زنان مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر شيراز بود . روش: جامعه آماري اين پژوهش، شامل همه زناني بود كه بدليل دلزدگي زناشويي به مراكز مشاوره شيراز رجوع كرده اند كه از بين آن ها، 203 نفر به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي باورهاي ارتباطي، پرسشنامه مؤلفه هاي عشق و پرسشنامه دلزدگي زناشويي جمع آوري و با استفاده از آزمون هاي همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها: نتايج حاصل از رگرسيون چندگانه به روش همزمان نشان داد كه باورهاي غيرمنطقي ارتباطي، دلزدگي زناشويي زنان را به طور مثبت پيش بيني مي كنند و نيز مؤلفه هاي عشق، دلزدگي زناشويي زنان را به طور منفي پيش بيني مي كنند (0/05>p). آزمون همبستگي پيرسون نشان داد كه بين متغيرهاي زمينه اي (سن، مدت ازدواج، ميزان تحصيلات و تعداد فرزندان) و دلزدگي زناشويي زنان رابطه معني داري وجود دارد، و همچنين بين متغيرهاي زمينه اي (به جزسن) و باورهاي غيرمنطقي نيز رابطه معني دار وجود دارد (0/05>p). در نهايت يافته ها نشان داد كه بين متغيرهاي زمينه اي (به جز سطح تحصيلات و مؤلفه هاي عشق در زنان رابطه معني داري وجود داشت (0/05>p). نتيجه گيري: با توجه به اين يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه باورهاي غيرمنطقي ارتباطي و مؤلفه هاي عشق نقش پيش بيني كننده معني داري براي دلزدگي زناشويي هستند.