مؤلفه هاي ارتقاي مسئوليت پذيري اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي

Upgrading Islamic Azad University social accountability factors

مسئوليت اجتماعي سازمانها به­ عنوان دستورالعملي براي كسب و كار اخلاقي در سالهاي اخير رشد فزاينده‌اي داشته است. گستره اين مفهوم و حركت آن را مي‌توان از تعداد زياد انتشارات، كنفرانسها و سازمانهاي فعال در اين زمينه دريافت. اين پژوهش با هدف ارزيابي مسئوليت پذيري اجتماعي در واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي و پيشنهاد الگويي براي سنجش آن انجام شد. جامعه آماري تحقيق اعضاي هيئت علمي با مرتبه استاديار به بالا در دانشگاه آزاد شعب خراسان رضوي، شمالي و جنوبي بود كه 1260 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه­ گيري تصادفي 323 نفر از آنان به ­عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس يافته ­هاي تحقيق پنج بعد اساسي در مدل مسئوليت ­پذيري اجتماعي دانشگاه وجود دارد كه عبارت ­اند از: ابعاد بشردوستانه، اقتصادي، قانوني، اخلاقي و فناوري كه بعد مسئوليت ­پذيري فناوري براي اولين بار در ابعاد مسئوليت­پذيري سازماني اضافه و 46 شاخصه نيز براي آن در نظر گرفته شد كه اين امر پژوهش را از پژوهشهاي قبلي متمايز كرده است. مي ­توان ادعا كرد كه اين مدل علاوه بر دارا بودن مزاياي مدلهاي مرور شده در بخش نظري، داراي بيشترين هماهنگي با شرايط موجود است و در نتيجه، بهينه­ترين مدل براي بررسيهاي داخلي را فراهم مي ­­آورد.

Organizations' social responsibility as a guideline for ethical business has been increasing in recent years. The scope of this concept and its movement could be understood by large number of publications, conferences and active organizations. This study aimed to study social accountability at the Islamic Azad Universities in Khorasan Razavi, North Khorasan and South Khorasan and to recommend a model for their evaluation. The statistical population consisted of 350 faculty members employed in above universities. Using random sampling method, 323 individuals were selected. Based on research findings, there are five basic dimensions in the model of university social accountability: humanitarian, economic, legal, ethical and technology. For the first time, technology accountability dimension added to the dimensions and 46 indicators were identified for it. This finding distinguishes this study from previous studies. It can be argued that this model, in addition to the advantages of the reviewed models, has the most adaptation to the current situation and therefore offers the most optimal model for internal evaluation.