اثر يادگيري سازگار با مغز بر انعطاف پذيري شناختي و توجه انتخابي دانش آموزان

The Effectiveness of a Brain Compatible Learning on Cognitive Flexibility and Selective Attention of Students

مقدمه: براي پركردن شكاف بين موارد يادگيري در مدرسه و كاركردهاي اجرايي، آموزش و يادگيري مي بايست مسير طبيعي خود را در مغز طي كند. يادگيري سازگار با مغز بر چگونگي يادگيري طبيعي مغز تأكيد دارد و براي آموزش مؤثر، در صدد تغيير چارچوب، بر اساس ساختار و كاركرد واقعي مغز انسان است. هدف اصلي پژوهش حاضر، تعيين اثر يادگيري سازگار با مغز بر مؤلفه هاي انعطاف پذيري شناختي و توجه انتخابي كاركردهاي اجرايي دانش آموزان دبستاني است. روش: نوع طرح گروه كنترل نابرابر از طرح هاي نيمه آزمايشي بود. نمونه ي هدفمند، 38 دانش آموز پايه ي چهارم بود كه در سال 94 از جامعه ي آماري شامل كليه ي دانش آموزان مدارس دبستاني پسرانه ي غيردولتي - تحصيلي 95 منطقه ي پنج شهر تهران انتخاب شد. داده هاي پيش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون استروپ جمع آوري و با آزمون تيم ستقل تجزيه و تحليل شد. يافته ها: تحليل داده ها نشان داد كه يادگيري سازگار با مغز بر افزايش انعطاف پذيري شناختي و توجه انتخابي دانش آموزان پايه ي چهارم دبستان تأثير دارد. نتيجه گيري: با در نظرگرفتن فعاليت هاي متنوع بر اساس يادگيري سازگار با مغز، ذهن دانش آموزان توانايي تغيير تمركز ذهني بين محرك هاي مختلف را كسب كرده و انعطاف پذيري افزايش يافته است. بر اين اساس نيز برآيند آموزش ها براي معلم و دانش آموزان، آموزش آگاهانه و يادگيري آگاهانه است كه زمينه را براي توجه انتخابي در فرايند يادگيري فراهم مي سازد.

Introduction: It is essential that education and learning be based on its natural way (brain) in order to fill the gap between the items which are learned by executive functions at school. Brain compatible learning considers how natural learning takes place. It seeks to change the frame to make an effective teaching based on the structure and functions of human brain. The main purpose of this study consisted of the determination of the effectiveness of brain compatible learning on cognitive flexibility and selective attention of executive functions elementary school students. Method: Type of the project was unequal control group design from quasi – experimental design. The target sample was chosen from 38 fourth grade students from the statistical society which consisted of all male students in a private elementary school in the district 5 of Tehran in the academic year of 2015-2016. Pre-test and post-test data were collected by using Stroop test and were analyzed by independent T test. Results: Data analysis showed that brain compatible learning has been effective on increased cognitive flexibility and selective attention of the fourth graders. Conclusion: Considering variant activities based on brain compatible learning, the students’ mind obtained the capacity for changing mind focus among different stimuli and the flexibility increased. Also smart instruction and smart learning which create the ground for selective attention in the learning process is the result of brain compatible learning for both teachers and students.