كليدواژه :
منطق رواقي , امپريكوس , نظام اصل موضوعي , اثبات نشده ها , تماها , رواقيان
چكيده فارسي :
رواقيان معتقد بودند استدلال هاي معتبر از طريق "تما"ها به "اثبات نشده" ها فروكاسته مي شوند؛ چنين دركي از نظام منطق رواقي كه در گزارش هاي نويسندگان دوره باستان به آن اشاره شده است، منطق رواقي را به مثابه نظامي اصل موضوعي با استدلال هاي اشتقاقي منظور مي كند؛ با اين همه، امپريكوس در بخشي از كتاب "برضد منطق دانان" در ضمن توضيح دو مثال، اثبات نشده ها را به مثابه قواعد
استنتاج، در تجزيه و تحليل استدلال ها به كار مي گيرد و بوخنسكي و ميتس نيز بدون توجه به چنين تعارضي، اين دو مثال را همانند امپريكوس مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهند؛ در اين مقاله با طرح چنين تعارضي، دو راه حل براي برطرف كردن آن پيشنهاد مي شود، در راه حل نخست كه از سوي كوركوران پيشنهاد شده، منطق رواقي داراي دو سطح متفاوت در نظر گرفته مي شود و بدين ترتيب، هم استدلال هاي جمله اي و هم اشتقاقي مي توانند هم زمان در آن به كار گرفته شوند؛ در راه حل دوم، بر اساس تحول منطق رواقي در طول زمان، هر يك از دو تفسير ياد شده از نظام منطق رواقي به يك دوره ي تاريخي منتسب شده و بدين ترتيب، تعارض مورد مناقشه توضيح داده مي شود.