شماره ركورد :
975849
عنوان مقاله :
تحليل رابطه دوجانبه ي تاويل ساختارشكنانه حقيقت انديشي افلاطون و تاريخ حقيقت نزد هايدگر
پديد آورندگان :
سامع، جلال دانشگاه اصفهان , صافيان، محمدجواد دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
47
تا صفحه :
66
كليدواژه :
حقيقت , هايدگر , نامستوري , تاريخ حقيقت , تاويل ساختارشكنانه , افلاطون
چكيده فارسي :
حقيقت از جمله كليدي ترين مفاهيم فلسفه ي هايدگر است به طوري كه بخش عمده آثار هايدگر را مي توان در پرتوي اين مفهوم كليدي تفسير كرد. پژوهش ما بر عهده خود مي نهد تا بر تمركز بر روي كتاب هاي آموزه افلاطون در باب حقيقت و ذات حقيقت تصويري روشن از ساختارشكني تاريخ حقيقت نزد هايدگر ارايه دهد. ادعاي اصلي هايدگر در اين دو كتاب اين است كه مجال يافتن اعاده حقيقت در معناي نامستوري مستلزم شناسايي دقيق انحراف حقيقت در تاريخ حقيقت است. براي تحقق اين هدف هايدگر افلاطون و تمثيل غارش در كتاب جمهوري را به عنوان نقطه آغازين انحراف معناي حقيقت مورد موشكافي فلسفي قرار مي دهد. به نظر مي رسد كه با روشن شدن نقد هايدگر بر افلاطون بر يكي از كليدواژه هاي فلسفه ي هايدگر يعني تاريخ حقيقت پرتو افكنده مي شود.ادعاي اصلي مقاله اين است كه رابطه وثيقي ميان تفسير هايدگر از افلاطون و شكل گيري تاريخ حقيقت نزد وي وجود دارد. هدف پژوهش ما در سرتاسر اين مقاله ايضاح و پرتوافكني بر تفسير ساختارشكنانه هايدگر از افلاطون در پرتوي دو كتاب فوق الذكر است. بنابراين پرسش راهنماي ما اين است كه تاويل ساختارشكنانه هايدگر از افلاطون در اين دو كتاب چگونه مجال بروز مي يابد؟ و اين تفسير چه افق هاي پيموده نشده از حقيقت را بر روي ما مي گشايد؟ و نسبت اين تفسير با تاريخ حقيقت چيست؟ سعي ما در اين مقاله اين است كه تا سرحدّتوان پاسخگوي پرسش هاي فوق باشيم.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
فلسفه
فايل PDF :
3690013
عنوان نشريه :
فلسفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت