عنوان مقاله :
تحليل تجربي فشارهاي زيستمحيطي توليد ناخالص داخلي در ايران
عنوان به زبان ديگر :
An Empirical Analysis of Environmental Pressures of GDP in Iran
پديد آورندگان :
بهبودي، داود دانشگاه تبريز - دانشكده اقتصاد، مديريت و بازرگاني - گروه اقتصاد , برزگري دينآباد، اسماعيل
كليدواژه :
منحني زيست محيطي كوزنتس , فشار زيست محيطي , رشد اقتصادي، , همانباشتگي جوهانسن- جوسليوس , ايران , توليد ناخالص داخلي
چكيده فارسي :
واكنش دوسويه رشد اقتصادي و كيفيت محيط زيست به همديگر، موضوع بحثبرانگيزي است كه از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است. فشار بر محيط زيست به واسطه فعاليتهاي بشري نه تنها از جنبه زيست محيطي اهميت دارد، بلكه از نظر اقتصادي نيز مهم است. در ايران به دليل وجود منابع انرژي فراوان در استفاده از آنها براي انجام فعاليتهاي اقتصادي اتلاف و اسراف وجود دارد كه اين امر منجر به افزايش آلودگيهاي زيست محيطي ميشود و از طرفي استفاده بيش از حد از منابع انرژي خود نوعي فشار بر منابع طبيعي و محيط زيست بهحساب ميآيد. در اين مطالعه رابطه بين مصرف انرژي به عنوان شاخصي براي فشار زيست محيطي و توليد ناخالص داخلي سرانه به عنوان شاخصي براي فعاليتهاي اقتصادي در قالب فرضيه زيست محيطي كوزنتس با استفاده از دادههاي سالهاي 1388-1346 ايران به روش هم انباشتگي جوهانسن- جوسليوس مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج نشان ميدهد كه رابطه بين فشارهاي زيست محيطي توليد ناخالص داخلي سرانه در ايران به صورتU وارون است و در دوره مورد بررسي در منطقه ابتدايي منحني زيست محيطي كوزنتس و قبل از سطح آستانه قرار دارد. از اين رو توصيه سياستي اين مقاله اتخاذ سياستهاي رشد سريع اقتصادي است كه هم به افزايش توليد ناخالص داخلي سرانه منجر ميشود و هم با عبور از سطح آستانه، در آينده كاهش آلودگيهاي زيست محيطي را سبب ميشود. البته تا زماني كه اقتصاد هنوز در منطقه اوليه منحني زيست محيطي كوزنتس قرار دارد سياست گذاران بايستي در كوتاه مدت سياستهايي اتخاذ كنند كه پيامدهاي خارجي منفي را كاهش دهد.
چكيده لاتين :
Reaction between economic growth and environmental quality is a controversial issue which has been considered since the 1990s. Pressure on the environment due to economic activities not only from environmental aspects but also from the economic point of view is important. The existence of abundant energy sources in Iran cause the use of them in economic activity exceeding. This will lead to increase environmental pollution in one hand and on another hand, using too much of energy is cause a burden on the environment. In this study, we investigate the relationship between energy consumption as a proxy of environmental pressure and GDP per capita by using the Johansen & Juselius Cointegration econometric method during to 1967-2009. The results show that the correlation between environmental pressures and GDP per capita is the inverse of U shape. Therefore, the increase of per capita GDP growth recommended so is that on the Kuznets curves downward part in stands long run. Also policy makers have to take short run polices that reduce negative externalities as far as economy is at positive part of EKC.
عنوان نشريه :
جغرافيا و برنامه ريزي
عنوان نشريه :
جغرافيا و برنامه ريزي