بررسي فرهنگ سازماني (مدل كويين) با امكان پذيري استقرار مديريت دانش در شركت انتقال گاز ايران

The determine of the relationship organizational culture (Quinn Model) and feasibility of implementation of knowledge management in Iranian Gas Transmission Corporation

مديريت دانش از راه هاي بهبود بخشيدن به شرايط بقاء سازمان است. زماني به طور موفقيت آميز در سازمان اجرا مي گردد كه از قبل زمينه فرهنگي مناسب با اين نظام بسترسازي شده باشد. چرا كه هدايت نمودن دانش موجود در سازمان يك امر انساني است و به طور كامل مربوط به منابع انساني مي شود و تابعي از فرهنگ كاركنان سازماني مي باشد. بنابراين سازمان ها بايد براي اجراي موفقيت مديريت دانش، فرهنگ متناسب با آن را ايجاد نموده و براساس آن عمل نمايند. لذا هدف از اين تحقيق بررسي رابطه فرهنگ سازماني (مدل كويين) با امكان پذيري استقرار مديريت دانش در شركت انتقال گاز ايران مي باشد. جامعه آماري مورد تحقيق كاركنان رسمي شركت انتقال گاز ايران مي-باشد. براي گردآوري داده ها از دو پرسشنامه «فرهنگ سازماني» برگرفته از كامرون و كويين و پرسشنامه «مديريت دانش» برگرفته از شرون لاوسون استفاده شده است. نتيجه آزمون فرضيه اصلي اين پژوهش حاكي از آن است كه بين فرهنگ سازماني و امكان پذيري استقرار مديريت دانش رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. هم چنين نتايج ساير فرضيات بيانگر آن است كه بين همه انواع فرهنگ سازماني (فرهنگ گروهي، فرهنگ ويژه سالاري، فرهنگ بازاري، فرهنگ سلسله مراتبي) با امكان پذيري استقرار مديريت دانش رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج حاصل از تحليل رگرسيون نشان مي دهد كه در شركت انتقال گاز ايران از ميان انواع فرهنگ سازماني، تنها فرهنگ ويژه سالاري مي تواند به عنوان يك فرهنگ پيش بين و اثرگذار بر مديريت دانش تلقي شود.

Knowledge management which is one of the ways to improve condition of organization Durant will be executed in the organization successfully as long as to pave the way for proper culture basis relevant to this system before it، because that’s the human job to conduct the exiting knowledge organization and is completely related to human resource and the culture of employees. So organization should create the commensurate culture with knowledge management for its successful implementation and work based on it. The purpose of thesis is to determine the relationship organizational culture (Quinn Model) and feasibility of implementation of knowledge management in Iranian Gas Transmission Corporation. The total considered statistical data employees of the company. The final data collected based on Cameron and Quinn organizational culture and Sharon Lawson knowledge management questionnaires. The results show a positive and significant relationship between all kinds of organization culture (group culture، Adhocracy، Market، hierarchical) and feasibility of implementation of knowledge management. Regression method shows that (Adhocracy culture) among all kinds of organization culture can be taken into account as the predictive and effective culture on knowledge management.