عنوان مقاله :
برآورد عمق بازار و بررسي رابطه آن با اخلال قيمت ها به روش حداكثر درست نمايي
عنوان به زبان ديگر :
Market Depth and Noisy Prices: A Maximum Likelihood Approach
پديد آورندگان :
سيف الديني، جلال دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه مديريت مالي , رهنماي رودپشتي، فريدون دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه مديريت مالي , نيكومرام، هاشم دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه مديريت مالي
كليدواژه :
اخلال ريزساختاري قيمت , عمق بازار , داده هاي پربسامد , حداكثر درست نمايي
چكيده فارسي :
محتواي اطلاعاتي داده هاي پربسامد، آن ها را به ابزار اصلي در مطالعه ريزساختار بازار تبديل كرده است. با اين حال اين داده ها حاوي اخلال نيز هستند كه بر نتايج برآوردها از ويژگي هاي فرايند قيمت نظير برآورد نوسانات قيمت اثر منفي مي گذارد. در پژوهش پيش رو، با استفاده از روش حداكثر درست نمايي، اخلال ريزساختاري قيمت هاي سهام شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برآورد شده و از نوسانات واقعي داده هاي قيمتي پربسامد تفكيك شده است. پس از برآورد اخلال موجود در قيمت ها، رابطه بين سنجه هاي مبتني بر معامله و مبتني بر سفارش عمق بازار سهام با اخلال قيمت ها مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان دهنده يك رابطه مستقيم بين اخلال ريزساختاري و عمق بازار است، با اين تفسير كه افزايش عمق مي تواند در نتيجه وجود معامله گران مبتني بر اخلال در بازار باشد كه در كنار افزايش عمق بازار، اخلال در قيمت ها را نيز افزايش مي دهند. در بين سنجه هاي عمق، توازن بين حجم سفارشات خريد و سفارشات فروش بهتر از بقيه مي تواند رابطه بين عمق و اخلال را نشان دهد.
چكيده لاتين :
The information content of high frequency data has made them the main instruments for studying market microstructure. However, the noise content of this data may negatively affect the results of studies on market microstructure. Using maximum likelihood methodology, we disentangle from high frequency observations on the transaction prices of a sample of Tehran Stock Exchange stocks a fundamental component and a microstructure noise component. We then relate these statistical measurements of market microstructure noise to different financial measures of their market depth. We find that stocks with higher market depth have higher noise measured from their high frequency returns. This is in accordance with Fischer Black’s hypothesis that the existence of noise traders and the noise, which can be caused by the activities of this group of traders, to be the vital condition of a liquid market. We also find that pre-trade depth measures are the most powerful depth measure in explaining the noise in the market.
عنوان نشريه :
دانش سرمايه گذاري
عنوان نشريه :
دانش سرمايه گذاري