تبيين موانع توليد به هنگام در صنعت گاز با استفاده از رويكرد تركيبي مدل سازي ساختاري تفسيري و تحليل مسير

(Explanation the implementation barriers of JiT system using ISM approach and path analysis (Case Study: Gas Industry

توليد يا خدمات به هنگام( JiT ) سيستم توليدي يا خدماتي است كه با آرمان اوليه ي كاهش مستمرو در نهايت حذف تمامي فرم هاي اتلاف معرفي شده است. در حال حاضر سازمان هاي پيشرفته دنيا، نسبت به پذيرش و بكارگيري توليد به هنگام براي بهبود بهره وري و مقابله با رقبا تمايل و توافق كامل دارند. بي شك توليد به هنگام به عنوان قدرتمندترين متدولوژي مديريت موجودي، با موانع و مشكلاتي مواجه است. يكي از وظايف عمده ي مديريت ارشد، شناسايي و درك ارتباط بين موانع توليد به هنگام از طريق كاهش تأثيرات منفي آن است. اهداف اصلي اين مقاله مطالعه ي موانع بازدارنده در بكارگيري موفق توليد به هنگام در صنعت گاز كشور و تحليل تأثيرات متقابل ميان موانع با استفاده از تكنيك مدل سازي ساختاري تفسيري(ISM ) است. بدين منظور دوازده مانع پس از مرور ادبيات و مصاحبه با خبرگان صنعت گاز شناسايي شدند. سپس با توزيع و جمع آوري 170 پرسشنامه و با استفاده از آزمون هاي آماري (كولموگوروف- اسميرنوف و ميانگين) فرضيه ي اصلي تحقيق و 12 فرضيه ي پيشنهادي تأييد شدند. همچنين براي پاسخ سؤال اساسي تحقيق (ارتباط و توالي ميان موانع چگونه است؟) از رويكرد مدلسازي ساختاري تفسيري استفاده گرديد و موانع در هفت سطح قرار گرفتند. در ادامه مدل ساختاري بدست آمده، با روش تحليل مسير (تحليل عاملي مرتبه دوم) تأييد شد. بدين ترتيب يك نقشه ي مفهومي جهت ارائه ي يك برنامه ي عملي براي مقابله با موانع بكارگيري موفقيت آميز توليد به هنگام و بهبود بهره وري در صنعت گاز فراهم شد.