عنوان مقاله :
بررسي روند تغيير شيوهي بازنمايي زباني دين در گفتهها و نوشتههاي محمدرضا پهلوي با تكيه بر الگوي نظاممند نقشگراي هليدي
عنوان به زبان ديگر :
A Study of Transformation of Linguistic Representation of Religion in the Spoken and Written Texts of Mohammad Reza Pahlavi Based on Halliday's Systemic Functional Grammar
پديد آورندگان :
اسدي، هما دانشگاه الزهرا , ساساني، فرهاد دانشگاه الزهرا - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
دين , فرانقش انديشگاني , نظام گذرايي , غيريت سازي , محمدرضا پهلوي
چكيده فارسي :
اين پژوهش روند تغيير شيوه ي بازنمايي زباني دين و عناصر ديني را در گفته ها و نوشتههاي محمدرضا پهلوي، شاه ايران در فاصله سال هاي 1320 تا 1357، بررسي ميكند تا از اين طريق مشخص شود دين و عناصر ديني در متنهاي شاه چگونه بازنمايي شده و چگونه و در چه مقاطع زماني و همزمان با وقوع چه رويدادهاي سياسي بازنمايي زباني دين در متن هاي شاه برجسته مي شود و چگونه اين بازنماييها در راستاي برجستهسازي و حاشيه راني مفاهيم دلخواه و غيردلخواه به كارگرفته مي شود؟ مباني نظري اين پژوهش به صورت يك مدل تلفيقي و در دو سطح چارچوب كلي و ابزارهاي تحليل متن سازمان يافته است. با توجه به گفته ها و نوشته هاي شاه و هدف پژوهش، فرانقش انديشگاني هليدي و غيريت سازي چارچوب كلي پژوهش هستند. ابزارهاي تحليل متن نيز عبارتند از: نامگذاري، انسجام واژگاني و نظام گذاريي هليدي. بدين منظور كل گفته ها و نوشته هاي شاه كه در قالب كتابي به نام مجموعه تأليفات، نطق ها، پيامها، مصاحبه ها و بيانات اعلي حضرت همايون محمدرضا پهلوي آريامهر شاهنشاه ايران در يازده جلد جمع آوري شده است، مورد بررسي قرار مي گيرد. نتايج نشان ميدهد بازنمايي زباني دين در متن هاي شاه در همهي مقاطع تاريخي سلطنت وي يكسان نبوده و در برهه هايي از زمان بنابر رويدادهاي مهم وقت، دين نقش برجسته تري پيدا مي كند. همچنين با بررسي داده ها به پنج دوره ي تاريخي رسيديم كه نمايانگر روند تغيير بازنمايي زباني دين در متن هاي شاه هستند. اين پنج مرحله به ترتيب تاريخي عبارتند از: دورهي اول: دين براي اتحاد (1320 تا 1332)، دوره ي دوم: كودتاي 28 مرداد (1332تا 1334)، دورهي سوم: پيمان سنتو (1334 تا 1341)، دوره ي چهارم: انقلاب سفيد (1341تا 1348) و دوره ي پنجم: مسألهي فلسطين (1348 تا 1357). از اين ميان برجسته ترين بازنمايي زباني دين در جريان انقلاب سفيد صورت مي گيرد.
چكيده لاتين :
In this essay, we study transformation of linguistic representation of religion in thetexts of Mohammad Reza Pahlavi. This research attempts to reveal what political events trigger the linguistic representation of religion by Shah and how these representations are used to foreground favorite concepts and background those which are not favorable. Thus, all spoken and written texts produced by Shah is studied. The results indicate that religion is not represented the same by Shah. Having studied the data, we reach to five historical periods which show the best the transformation of linguistic representation in the texts of Shah. These five periods respectively are: first period, religion for unity (1320-1332), second period, 28 Mordad coup (1332-1334), third period, Cento treatment (1334-1341), fourth period, white revolution (1341-1348) and fifth period, Palestine issue (1348-1357). Among these periods, the most highlighted linguistic representation of religion belongs to the fourth period, i.e. white revolution.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي تطبيقي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي تطبيقي