عنوان مقاله :
هژموني يا افول گفتمان سياست قدرت: سنجش آراي جان واسكوئز پيرامون جايگاه پارادايم واقع گرايي در روابط بين الملل
پديد آورندگان :
دانش نيا، فرهاد دانشگاه رازي
كليدواژه :
جان واسكوئز , واقع گرايي كلاسيك , واقع گرايي نوكلاسيك , پارادايم , سياست قدرت
چكيده فارسي :
نوسنت گرايي يا نوكلاسيسم در روابط بين الملل به پويش فكري آن دسته
انديشمنداني اطلاق مي شود كه با حفظ هستة مقاوم يا كمربند حفاظتي نظريات
كلاسيك مي كوشند اين نظريات را در چهارچوب پوشش دادن به تحولات نوين
روزآمد كنند. واقع گرايي پايدارترين سنت نظري روابط بين الملل است كه
انديشمندان گوناگوني را در چهارچوب سنت كلاس يك و شق نوين آن، يعني
نوواقع گرايي و نيز واقع گرايي نوكلاسيك، در بر مي گيرد. جان واسكوئز از جمله
انديشمندان واقع گراي نوكلاسيك روابط بين الملل است كه در مطالعاتش گزاره هاي جدي اي درباره جايگاه و موقعيت واقع گرايي به مثابه يك پارادايم در حوزه نظري روابط بين الملل مطرح مي كند. به نظر واسكوئز، واقع گرايي به منزله پارادايم زمينه شكل گيري علم تجربي و نه هنجاري و تاريخي در روابط بين الملل را فراهم كرده است. برآيند اين وضعيت از نظر وي تاكنون نوعي اجماع درباره تصويري از سياست جهاني و تحقيق پيرامون آن در حوزه نظريه پردازي بوده است. از نظر
واسكوئز، به رغم شكل گيري وضعيت متكثر در تاريخ انديشه نظري روابط
بين الملل، واقع گرايي در اين زمينه كماكان بي رقيب بوده و برنامه تحقيقاتي اش
موقعيت هژمونيك دارد. مقالة حاضر، ضمن واكاوي مباني فكري فلسفي و تطور
انديشه واسكوئز، برخي از كاستي هاي فرانظري و نيز عملي مفصل بندي وي از
فرايند نظريه پردازي روابط بين الملل را آشكار مي كند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني