عنوان مقاله :
نقدي بر ديدگاه «رئاليسم مفهومي خلاقانه» در كتاب «روش شناسي علوم انساني نزد انديشمندان مسلمان»
عنوان به زبان ديگر :
Conceptual Creative Realism as a methodological model of Islamic science: A critical review
پديد آورندگان :
تقوي، محمدرضا دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي , زاهد، سعيد دانشگاه شيراز - دانشكده اقتصاد، مديريت و علوم اجتماعي
كليدواژه :
علوم انساني-اسلامي , روش شناسي , رئاليسم مفهومي خلاقانه
چكيده فارسي :
هدف از مطالعه حاضر، نقد «رئاليسم مفهومي خلاقانه» به عنوان مدلي روش شناختي از علم اسلامي است. اين مدل، ساختار علم متداول، در قَوارۀ مدرنيته و پسا مدرنيته، را نمي پذيرد و ساختار جديدي از علم، متناسب با جهان بيني اسلامي را، در قالب يك پارادايم ارائه مي كند كه در صدر آن، اصالت جهان بيني و سنّت هاي لايتغيّر الهي قرار دارد. از محاسن اين پارادايم، تخصيص مخزن علم، نزد پروردگار عالَم، برخورداري از يك سلسله مراتب معرفتي، باور به عوالِم غيب و شهادت، معرفي منابع كسب دانش، فراتر از حس و تجربه و تعيين ملاك صحت، فراتر از وقوع در نشئۀ مادي مي باشد. معهذا كلي گويي و گسلش بين مفاهيم متعدد، همچنين روشن نبودن نحوۀ ورود به منابع معرفتي، تجربه و عقل و شهود از كاستي هاي اين مدل است. در مجموع اين مدل، در پيشبرد علم ديني مخصوصاً در مقام ثبوت علم، در بعد مفهوم سازي هاي نظري و جدا شدن از فضايِ سكولار، تاثيرگذار ارزيابي مي شود. ارائه پيشنهاد جهت تكميل ديدگاه موجود و قدم هاي بعدي در مسير تدوين علم اسلامي، پايان بخش اين نوشتار است.
چكيده لاتين :
The aim of the present study was a review of “Conceptual Creative Realism” as a methodological model of Islamic science (Iman & Kelateh Sadati, 1392). The model had some strong points including a new presentation of science structure as well as a new definition congruent with the Islamic point of view entered in a new paradigm. Also, the model defined knowledge’s hierarchical in different way where the God’s laws would be at the top of this hierarchical. Reality is further up observations and objective experiences as well as the correct criterion defined according to Islamic direction. In the other side, the model had some weakness points including speaking in general, not specified, and missing link between the different concepts, as well as having ambiguity responding this question that how we can specified the borders between the different knowledge sources such as sensation experiences, wisdom and intuition. In sum, the model evaluated as an effective model which could have valued contribution to the Islamic science.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني