عنوان مقاله :
نگرش زوجهاي در شرف ازدواج به باروري متعاقب سياستهاي تشويقي فرزندآوري در كشور
عنوان فرعي :
PRE-MARRIAGE COUPLES` FERTILITY ATTITUDE FOLLOWING RECENT CHILDBEARING PERSUASIVE POLICIES IN IRAN
پديد آورنده :
فرخ اسلاملو حميدرضا
پديد آورندگان :
وهابزاده زينب نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , معيني رضا نويسنده سازمان نقشه برداري كشور , مقدمتبريزي فاطمه نويسنده دانشگاه علوم پزشكي اروميه - مركز تحقيقات بهداشت باروري
سازمان :
دانشكده بهداشت, مركز تحقيقات بهداشت باروري,اروميه ,ايران
كليدواژه :
نگرش , باروري , سياستهاي فرزندآوري
چكيده فارسي :
پيش زمينه و هدف: به دنبال كاهش سريع باروري در ايران، سياست جمعيتي كشور بر تشويق فرزندآوري استوار گرديد. هدف اين پژوهش، سنجش نگرش زوجين در آستانه ازدواج در خصوص تعداد و جنس فرزند ايدهآل و دلخواه بود و نقش متغيرهاي فردي و جمعيت شناختي زوجين بر ترجيحات و نگرش ذهني آنها در خصوص ترجيحات باروري تعيين شد.
مواد و روشها: در يك طراحي مقطعي، تعداد 420 نفر (210 نفر از هر جنس) از مراجعين به مراكز مشاوره قبل از ازدواج اروميه در سال 1392 مورد بررسي قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامهاي ساختارمند بدست آمد.
يافتهها: تعداد فرزند ايدهآل و نيز فرزند دلخواه در اغلب زوجها كمتر از دو بود كه تفاوتي بين دو جنس وجود نداشت (p > 0.05) براي افرادي كه جنس فرزند برايشان مهم بود، جنس پسر از اولويت بيشتري براي هر دوي زنان و مردان برخوردار بود) (p= 0.00)در مورد تمايل براي افزايش تعداد مورد دلخواه فرزند به تبع سياستهاي تشويقي باروري كشوري، تنها 2/18درصد از مردان و 6/9درصد از زنان تمايل خود را در اين ارتباط اعلام نمودند كه بي ميلي زنان بيشتر از مردان بوده است (p= 0.42)برخورداري از تحصيلات دانشگاهي، در حال تحصيل بودن و زندگي در خانوارهاي كوچكتر منجر به تمايل به داشتن فرزند دختر بيشتري ميشود(p > 0.05)
بحث و نتيجهگيري: يافتهها تاييد كننده تغيير قابل توجه رفتار باروري زوجهاي ايراني است كه تا حد زيادي ناشي از تغييرات عمده ارزشي و نگرشي آنها در زمينه ترجيحات باروري شامل تعداد و جنس ايدهآل و دلخواه بوده و بهنظر ميرسد تغيير سياستهاي باروري كشور، تاثير قابل توجهي در تغيير نگرش زوجها ايجاد نخواهد كرد.
چكيده لاتين :
Background & Aims: Following a phenomenal fertility decline during recent two decades in Iran, the childbearing persuasive policy has been implemented. The goals of this study were to determine: the pre-marriage couples` fertility attitude and demographic determinants of couples` fertility attitude. Materials & Methods: This was a cross-sectional study on 420 pre-marriage clients referred to Urmia Pre-marriage counseling center in 2013. Data were gathered using a structured questionnaire. Results: Both ideal and desired child number for most of the participants were lower than two, with no difference between males and females (p > 0.05). For those males and females which sex of the child were important, male preference was dominant (p= 0.00). Only 18.2% of males and 9.6% of females were agreeing with the government in increasing childbearing. Having university graduation, being student and living in small families leads to tendency to have female child (p < 0.05). Conclusion: The findings confirmed the noticeable change in fertility practices of Iranian couples which is largely dependent to change in their fertility preferences in child number and sex. It seems that change in governmental population policy have no effect on couples` fertility attitudes.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه