عنوان مقاله :
بررسي كيفيت زندگي و رابطه آن با تيپهاي شبانهروزي در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس (M.S) انجمن M.S شهر اروميه
عنوان فرعي :
EVALUATION OF QUALITY OF LIFE AND ITS RELATIONSHIP WITH BOARDING RANGES IN PATIENTS WITH MULTIPLE SCLEROSIS (M.S.) M.S. COMMUNITY IN URMIA
پديد آورنده :
اعظامي هادي
پديد آورندگان :
شيخي سيامك نويسنده دانشگاه علوم پزشكي اروميه - گروه روانپزشكي
سازمان :
دانشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه - گروه روانشناسي
كليدواژه :
بيماري مولتيپل اسكلروزيس (M.S) , تيپهاي شبانهروزي , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
پيشزمينه و هدف: بيماري (ام.اس)، از شايعترين و مهمترين اختلالات عصبشناختي است و با توجه به اينكه كيفيت زندگي بهعنوان احساس ذهني، پديدهاي روانشناختي ميباشد، ممكن است با ويژگيهاي شخصيتي، مانند ترجيحات روزانه و ريتمهاي شبانهروزي بهعنوان يكي از عوامل دخيل در كيفيت زندگي بيماران ايفاي نقش نمايند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسي كيفيت زندگي و رابطه آن با تيپهاي شبانهروزي در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس (M.S) انجمن M.S شهر اروميه انجام گرديد.
مواد و روش كار: پژوهش حاضر، از منظر شيوه گردآوري دادهها، جز مطالعات توصيفي و ازلحاظ روش پژوهشي، بر مبناي مفروضات همبستگي و غير مداخلهاي ميباشد. جهت بررسي نرمال بودن دادهها، از آزمون كولموگروف – اسميرينوف استفاده گرديد كه اين آزمون، نرمال بودن دادهها را مورد تاييد قرار داد. نمونه نهايي موردبررسي در اين پژوهش 214 نفر (92 نفر مرد و 122 نفر زن) بوده كه بهصورت روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و براي جمعآوري دادههاي مربوطه، از پرسشنامههاي: الف) مقياس فرم كوتاه (پرسشنامه) كيفيت زندگي (WHOQOL- BREF). ب) پرسشنامه استاندارد تيپهاي شبانهروزي هورن – آستبرگ. استفاده شده است. همچنين براي تجزيهوتحليل و تفسير دادها، از ضريب همبستگي و رگرسيون چند متغيره استفاده شد.
يافتهها: نتايج پژوهش حكايت از آن داشت كه فقط بين كيفيت زندگي و تيپ شبانهروزي مياني، رابطه معنيدار وجود دارد و رابطه بين كيفيت زندگي با بقيه تيپهاي شبانهروزي، غير معنيدار ميباشد. همچنين در بررسي قدرت پيشبيني پذيري، نتايج حاكي از آن بود كه تيپهاي شبانهروزي مياني با ميزان 5.9 درصد توانايي قابليت پيشبيني متغير كيفيت زندگي را دارا ميباشند.
بحث و نتيجهگيري: نتايج پژوهش حاضر نشان ميدهد كه بين كيفيت زندگي و تيپهاي شبانهروزي (بهجز تيپ شبانهروزي مياني) در بيماران (ام.اس) رابطه معنيدار وجود ندارد.
چكيده لاتين :
Background & Aims: MS disease is one of the most common and most important neurological disorders and considering that quality of life as a mental sensation is a psychological phenomenon that may be associated with personality traits such as daily preferences and night rhythms one of the factors contributing to the quality of life of the patients is one day. Therefore, the present study was conducted to determine the quality of life and its relationship with the type of boarding in patients with multiple sclerosis (MS) MS in Urmia city.
Materials & Methods: The final sample was 214 people (92 males and 122 females) who were selected by available sampling method. To collect relevant data, questionnaires were used: A) WHOQOL-BREF Short Life Questionnaire (WHOQOL-BREF); B) The standard questionnaire of Horn-Asterger type boarding ranges; and for data analysis and interpretation, correlation coefficient and multivariate regression were used.
Results: The results of the study indicated that there is a significant relationship between quality of life and middle-time type, and the relationship between quality of life and other types of boarding is insignificant. Also, in assessing the predictability of power, the results indicated that mid-range boarding types with a 5.9% ability to predict the variable quality of life.
Conclusion: The results of this study indicate that there is no significant relationship between quality of life and type of boarding (except midday type) in patients (MS).
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه