پديد آورندگان :
حسيني محمدعلي نويسنده دانشگاه سيستان و بلوچستان , عبدي كيانوش نويسنده دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران - گروه مديريت توانبخشي , بخشي عنايت الله نويسنده دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي,تهران,ايران Bakhshi Enayatollah
چكيده فارسي :
هدف امروزه استرس يكي از عواملي است كه در سازمان ها، بهداشت رواني كاركنان را با خطر مواجه كرده است. ماهيت و ذات محيط هاي باليني به گونه اي است كه اين محيط ها به طور اجتناب ناپذيري تنش و استرس را به كاركنان تحميل مي كنند. استرس هاي درك شده در محل كار بر كيفيت و كميت عملكرد فرد تاثير بسزايي دارد. شناخت راه هاي مقابله با استرس درك شده مي تواند در پيشگري و كاهش عوارض ناشي از آن موثر باشد. از آنجا كه محيط هاي كار توانبخشي استرس زيادي دارند و اين استرس مي تواند كيفيت كار كارشناسان را تحت الشاع قرار دهد و بر سلامت مددجويان تاثيرات سويي داشته باشد، محقق بر آن شد تا با انجام پژوهشي با هدف تعيين رابطه هوش معنوي با استرس درك شده كارشناسان توانبخشي مراكز توانبخشي وابسته به بهزيستي شهر تهران و شميرانات در سال 1396 رابطه اين متغيرها را بررسي كند.
روش بررسي در اين مطالعه توصيفي تحليلي مقطعي به صورت همبستگي، 163 نفر از كارشناسان توانبخشي (در رشته هاي فيزيوتراپي، كاردرماني، گفتاردرماني، شنوايي شناسي، بينايي سنجي، ارتوپد فني، مددكاري و روان شناسي) با توجه به حجم نمونه مورد انتظار از بين مراكز موجود در بهزيستي شهر تهران و شميرانات، 9 مركز از شهرستان تهران و 11 مركز از شهرستان شميرانات به صورت نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. سپس از مراكز مذكور معرفي نامه دريافت شد. پس از مراجعه به مراكز مذكور تمام كارشناسان توانبخشي موجود در مراكز كه معيارهاي ورود به پژوهش را داشتند و حاضر به همكاري با پژوهشگر بودند وارد مطالعه شدند. با جلب همكاري مشاركت كنندگان، پرسش نامه ها بين آن ها توزيع و پس از تكميل، جمع آوري و وارد فرايند تجزيه وتحليل شدند. به منظور جمع آوري داده ها از پرسش نامه جمعيت شناختي، پرسش نامه هاي روا و پاياشده هوش معنوي كينگ (2008) (الفاي كرونباخ 0/88) و استرس درك شده كوهن (1983) (الفاي كرونباخ 0/84) استفاده شد. در اين پژوهش از ابزارهايي استفاده شد كه پژوهشگران ديگر در پژوهش هاي مشابه استفاده كرده بودند و روايي و پايايي آن ها تاييد شده بود. با صلاحيت تيم تحقيق نياز به سنجش مجدد روايي و پايايي ابزارها احساس نشد. به منظور تجزيه وتحليل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد. براي توصيف داده ها از آمارهاي توصيفي مثل ميانگين و انحراف معيار استفاده شد. با توجه به نرمال بودن توزيع داده ها، براي تحليل داده ها از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و از آزمون تي مستقل براي مقايسه دو گروه استفاده شد.
يافته ها ميانگين سني شركت كنندگان در پژوهش حدود 40 سال بود كه شركت كنندگان حداقل 23 سال و حداكثر 54 سال سن داشتند. 56/5 درصد از افراد شركت كننده در اين پژوهش زن بودند. 22/9 درصد سابقه كار 10 تا 15 سال داشتند. نتايج نشان داد بين متغير هاي سن، جنسيت، سابقه كار، وضعيت تاهل، تحصيلات و نوع استخدام با هوش معنوي و استرس درك شده رابطه اي وجود ندارد. همچنين بين هوش معنوي با استرس درك شده در كارشناسان توانبخشي مراكز وابسته سازمان بهزيستي شهر تهران وشميرانات در سال 1396 رابطه مستقيم معني دار وجود دارد (0/042=P).
نتيجه گيري با توجه به رابطه مستقيم هوش معنوي و استرس درك شده، براي افزايش هوش معنوي و كاهش استرس درك شده افراد، پيشنهاد مي شود با توجه به اينكه هوش معنوي قابل يادگيري است، اين قابليت در سازمان ها براي تمامي كاركنان به صورت دوره اي آموزش داده شود. از آنجايي كه پژوهشگر در جمع آوري داده ها، تنها از پرسش نامه به عنوان وسيله سنجش استفاده كرده است، لذا در تعبير و تفسير نتايج بايد شرايط احتياط را رعايت كرد و محتاط بود. بنابراين براي پژوهش هاي جامع تر و كامل تر بعدي، شيوه هايي مانند مشاهده، مصاحبه و سپس تحليل محتوا توصيه مي شود.
چكيده لاتين :
Objective Today, one of the factors that threatens the mental health of the employees is the stress of their organizations. The nature and essence of the medical organizations are such that these environments inevitably impose stress on employees. Perceived stress at work affects the quality and performance of an employee. Knowing how to cope with perceived stress can be effective in preventing and reducing complications. The rehabilitation work environments are in high stress and this stress can exacerbate the quality of the work of experts and ultimately affect the health of staff. This study aimed to determine the relation of spiritual intelligence with rehabilitation staffandamp;rsquo;s perceived stress in welfare organization centers in Tehran City and Shemiran County, Iran in 2017.
Materials andamp; Methods This research is a correlational and cross-sectional study. A total of 163 rehabilitation experts (in different fields of physiotherapy, occupational therapy, speech therapy, audiology, optometry, technical orthopedics, and psychology) worked in welfare organization centers of Tehran City and Shemiran County were selected by random cluster sampling method in 2017. In order to collect data, a demographic questionnaire, Spiritual Intelligence Questionnaire (2008) (Cronbach andamp;alpha;=0.88) and perceived stress Cohen (1983) (Cronbach andamp;alpha;=0.84) were used. The validity and reliability of the tools used in this research have been approved by other researchers in similar studies. To analyze the data, SPSS version 21 was used. Descriptive statistics such as mean and standard deviation were used to describe the data. Regarding the normal distribution of data, Pearson correlation coefficient was used to analyze the data. The Independent t test was used to compare the two groups data.
Results The average age of the study participants was 40 years, ranged from 23 to 54 years. About 56.5% of the participants in this study were female and 22.9% had a work experience of 10-15 years. The results showed no relationship between age, sex, work experience, marital status, education and type of employment with spiritual intelligence and perceived stress. However, there was a significant correlation between spiritual intelligence and perceived stress (P=0.042).
Conclusion According to the findings, people with high perceived stress, have low spiritual intelligence. In order to boost spiritual intelligence and reduce the perceived stress of individuals, it is recommended that spiritual intelligence be taught to employees at regular intervals. Since the researcher has used the questionnaire as the only measurement tool in collecting data, it is necessary to be cautious in interpreting the results. Therefore, for more comprehensive research, techniques such as viewing, interviewing, and analyzing content are recommended.