شماره ركورد :
981339
عنوان مقاله :
ماهيت فلسفه سياسي در ايران دوره اسلامي
عنوان به زبان ديگر :
THE NATURE OF POLITICAL PHILOSOPHY IN THE ERA OF ISLAMIC IRAN
پديد آورندگان :
برخورداري، عارف دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي
تعداد صفحه :
19
از صفحه :
1
تا صفحه :
19
كليدواژه :
ارشاد نامه نويسي , اقتدارگرايي , سياست نامه نويسي , شريعت نامه نويسي , فلسفه سياسي
چكيده فارسي :
فلسفه سياسي در ايران دوره اسلامي به دو دوره؛ميانه و معاصر تقسيم مي‌شود. در دوره ميانه كه به انقلاب مشروطه ختم مي شود فلسفه سياسي به يگانگي با دين تمايل دارد و قواعد توليد تفكر و فلسفه سياسي، مبتني بر سلطه متون ديني بوده و اهميت عقل در توضيح بي تذكر آراي گذشتگان خلاصه مي شود و به نوعي فلسفه سياسي به ارشاد نامه نويسي، سياست نامه نويسي و شريعت نامه نويسي تبديل مي شود. در عين حال، فلسفه سياسي تفسيري اقتدار گرايانه به خود مي‌گيرد. در دوره دوم به تبعيت از دوره اول به دنبال احياء مفاهيم سنتي هستند و عقل و انديشه به دنبال شرح و تفسير است ولي در عين حال، اقتدار گرايي در آن از بين مي‌رود. به عبارت ديگر، در دوره دوم هم در زمينه فلسفه سياسي و هم در زمينه اقتدار گرايي با نوعي خلأ مواجه هستيم.
چكيده لاتين :
The history of Iranian political thought during the Islamic era can be divided in 2 parts: middle era and modern era. In the middle era which ended in Mashroota revolution, political thought tended to be united with religion, with the rules of thought –genera being based upon religions tents, and the role of reason being only limited to uncritical exposition of the predecessor’s ideas. As a result the political thought was characterized as authoritative. In the modern era, the restoration of traditional concepts was restarted after an interval, and modern Iranian political thought gave up its authoritative character. This article aims to demonstrate that Iranian political thought during the Islamic era missed its philosophical essence after Farabi.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
سياست
فايل PDF :
3721488
عنوان نشريه :
سياست
لينک به اين مدرک :
بازگشت