عمليات تأثير محور؛ استراتژي ايالات متحده در افغانستان

BASED- EFFECT OPERATION; USA STRATEGY IN AFGHANISTAN

دگرگوني هاي نظام بين الملل در دو دهه اخير، جهان را به طور عام و ايالات متحده را به طور خاص با تهديداتي نوين آشنا كرد كه برخورد با آنها نيازمند تغيير در استراتژي ها است. اين مهم به خصوص با وقوع رويداد 11 سپتامبر نمايي تازه تر به خود گرفت. برخورد با چنين تهديدات نوپيدا بي شك مستلزم تدوين راهبردي جامع است كه متغيرهاي مختلف نظامي، سياسي، اقتصادي، فن آوري و ... را به طور همزمان در برگيرد تا با صرف هزينه هاي كمتر بتواند بيشترين تأثير را بر رفتار ديگري داشته باشد. ايالات متحده با چنين رويكردي، عمليات تأثيرمحور را استراتژي خود در مقابله با تروريسم و افراطي گري در افغانستان قرار داده است؛ چرا كه ايالات متحده برقراري امنيت خود را در برقراري امنيت در كشورهايي مي داند كه خيزشگاه عناصري است كه مي توانند منافع و امنيت آن را تهديد كنند.

In the past two decades, the world as a whole and the USA in specific, were confronted by new kinds of threats. In this era, USA has tried to change it’s strategies to encounter these threats especially after 9/11. Dealing with them, requires a new strategy that includes different variables such as political, military, economic and etc. The goal of this strategy is to leave the most affects on enemy's behavior with the least costs. According to this strategy, the USA has to follow “Effect-Based Operation” against radicalism and terrorism in Afghanistan. In this era, the USA assumes that it’s security depends on establishing peace and security in the countries which can be safe heaven for terrorist organizations.