عنوان مقاله :
بومي گرايي در عصر جهاني شدن ها
عنوان به زبان ديگر :
LOCALISM IN THE AGE OF GLOBALIZATION
پديد آورندگان :
قزلسفلي، محمد تقي دانشگاه مازندران - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
اصالت , بومي گرايي , تجدد , جهان سوم , جهاني شدن , معرفت شناسي
چكيده فارسي :
انديشهي معاصر مملو از بحثهاي متنوع و گوناگون دربارهي «عصر جهاني» و «جهاني شدن ها» است. جهاني شدن به مثابه ي پديده اي كه سبب فشرده شدن روابط اجتماعي، فرهنگي و سياسي شده است؛ روز به روز تعميق و گسترش بيشتر مي يابد. با اين همه، هم زمان با چنين روند عام گرايي، وجهي از « خاص گرايي»ها در شكل نظريه هاي «بومي گرايانه» (نظريههاي اصالت) مورد استقبال قرار گرفته است. نگارنده در نوشتار حاضر اين فرضيه را به آزمون ميگذارد كه بومي گرايي از ابعاد مختلف معرفتي، سياسي و تاريخي به تضادهاي جدي در برابر جهاني شدن همچون ادامه مدرنيته برميخورد. به اين منظور پس از تشريح و تعريف اجمالي جهاني شدن و پيامدهاي آن و طرح بحث درباره معناي « بومي گرايي» به چند پارادوكس موجود در نظريه ي مزبور به عنوان نشانه هاي تائيد فرضيه اشاره مي شود. رويكرد مقاله ي حاضر توصيفي تحليلي است.
چكيده لاتين :
A considerable part of the current thought has allocated to various debates on the “globalization age” and “Different Globalizations”. Globalization as a phenomenon which has tightened social, cultural and political relations is deepening and expanding in a daily manner. Despite of this generalism, a kind of exceptionalism in form localist theories has been remarked in the globalization context. The authors’ hypothesis is that, localism in its different epistemological, political and historical aspects has serious conflictions with globalization (e.g. continuation of modernity). The paper will survey the notion of globalization, its consequences and concept of localism; then to examine the author’s hypothesis, paradoxes of localism theory will be explained. The approach of the paper is descriptive-analytical.