عنوان مقاله :
رويكردي نوين به رابطه جهان اسلام و مدرنيته
عنوان به زبان ديگر :
A NEW APPROACH TO RELATIONS OF ISLAMIC WORLD and MODERNITY
پديد آورندگان :
افضلي، رسول , اسماعيلي، علي
كليدواژه :
انديشمندان اسلامي , جنبش هاي اسلام گرا , جهان اسلام , دولت , مدرنيته , ملت
چكيده فارسي :
اين مفروض كه جهان اسلام در مقابل مدرنيسم پوياي اروپا اغلب به صورت واحدي ايستا به نظر مي آيد، پايه و مبناي فرضيه سازي هاي متعددي در باب رابطه اسلام و مدرنيته شده است. اين مطلب بارها تكرار مي شود كه جهان اسلام بايد از تاريخ دوران مدرن كنار گذاشته شود، زيرا مذاهب آن فرايند سياسي-ايدئولوژيكي اروپا را طي نكرده و در نتيجه فرهنگي ماقبل مدرن است. در سال هاي اخير نيز اين فرضيه تكرار شده بدون اينكه كسي سعي كند صحت آن را از ديدگاه جامعه شناسي تاريخي به آزمون بگذارد. از نظر ما شواهد نشان دهنده آن است كه جهان اسلام از اوايل قرن شانزدهم و با قدرت، به شكلي مستقل در ايجاد فرهنگ مدرن مشاركت كرده است، به گونه اي كه در بسياري از جنبه ها مشابهت هاي روشني با تاريخ فرهنگ اروپا دارد.
چكيده لاتين :
This problem that the world of islam infront of European dynamic modernism is a static unit,has been the base of different hypothesis of the relation of islam and modernity. This issues are repeated that the Islamic world be on principle excluded from the history of modern times, because it is bound to a religion which has not traversed the European politico-ideologicalprocess,thus it is a pre-modern culture. Recently,they are repeated again and again, although no one has actually taken the trouble to find out if there is any reality in them from a historiographical point of view. In fact, there indications that Islamic history did,as early as the 16th century and on the strength of an independent tradition ,participate in elaborating a modern culture, which in many aspects shows distinct parallels with European culturalhistory.