عنوان مقاله :
سازه انگاري ، هويت، زبان و سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران
عنوان به زبان ديگر :
CONSTRUCTIVISM, IDENTITY, LANGUAGE and FOREIGN POLICY OF ISLAMIC REPUBLIC OF IRAN
پديد آورندگان :
متقي، ابراهيم دانشگاه تهران , كاظمي ، حجت دانشگاه تهران
كليدواژه :
جمهوري اسلامي ايران , روابط بين الملل , سازه انگاري , سياست خارجي , هويت
چكيده فارسي :
عرصه تحليل سياست خارجي يكي از مهم ترين حيطه هاي پژوهشي مطالعات بين المللي مي باشد كه بر اساس اتكا به روش شناسي هاي گوناگون به بحث در جهت تبيين رفتارهاي خارجي دولت ها مي پردازد. سازه انگاري به عنوان يك روش بحث در حيطه سياست بين الملل و سياست خارجي، الگويي جوان محسوب مي شود كه بر مباحث فلسفي در حيطه علوم اجتماعي ابتنا دارد. مقاله در يك مسير منطقي ابتدا به ارايه بينش فلسفي سازه انگاري مي پردازد و تمايز آن را با بينش هاي رقيب نشان مي دهد. آنگاه با ورود به بحث سازه انگاري روابط بين الملل، زمانه و دلايل ظهور و گسترش اين روش شناسي را مورد بحث قرار مي دهد و تمايزات و تعارض هاي آن را با الگوهاي ديگر روابط بين الملل كه بازتاب بينش هاي گوناگون فلسفي آنهاست نشان مي دهد. اين نكته از لابه لاي بررسي ايده هاي نظريه پردازان برجسته آشكار مي شود. بخش سوم مقاله، دنباله سير منطقي بحث به سوي ارايه دركي از روش شناسي سازه انگاري در سياست خارجي است كه نهايت با مثال هاي عيني مستند خواهد شد. در يك تحليل كلي، مقاله به اين نكته تاكيد مي كند كه بداعت الگوي سازه انگاري، فراهم آوردن چهارچوبي منطقي جهت استوار كردن تحليل رفتارها بر اساس هويت بازيگران مي باشد. بخش چهارم و نهايي بحث، تحليل سياست خارجي جمهوري اسلامي بر اين اساس است. گرچه در اين حيطه، بحثي مفصل، در باب دوره هاي سياست خارجي جمهوري اسلامي صورت نمي گيرد، ولي قصد نگارنده آن است كه با اتكا به روش سازه انگارانه، اهميت و محوريت هويت نظام را در تحليل رفتارها و دگرگوني هاي آن نشان دهد كه تاكنون مورد بحثي روشمند قرار نگرفته است.
چكيده لاتين :
Constructivism, as a method of discussion in international politics and foreign policy, is considered a young method which is based on philosophical subjects in social sciences. First the article presents the philosophical approach of constructivism through a logical course and shows its difference with competitive approaches; then enters the constructivism of international relations and discuses the time and reasons of emergence and spread of this methodology and shows its differences and debates with other models of International Relations which reflect their own different philosophical approaches. This point shows up through a survey of prominent scholar’s ideas. The third part of the article follows the logical course of discussion to present an understanding of constructivist methodology in Foreign Policy which will fundamentally be documented by objective examples. In a general analysis, the article emphasizes on innovation of constructivist model, preparation of a logical framework for stabilizing behavior analysis
based on actors’ identities. The final part of the discussion is analyzing Islamic Republic of Iran’s Foreign Policy based on this issue.