بازانديشي دموكراسي و تحول رابطه جامعه و دولت در عصر جهاني شدن

تحقق دموكراسي مستلزم وجود پيوند (Unity) ميان جامعه و دولت است. ديدگاه هاي متفكران برجسته ي نظريه دموكراسي و همچنين بررسي مراحل مختلف جامعه ي سرمايه داري (در شكل ليبراليسم كلاسيك، ليبراليسم تجديد نظر طلب و نئو ليبراليسم) مبين ضرورت وجود اين پيوند براي تحقق دموكراسي مي باشد. بر اين اساس، در پژوهش حاضر استدلال مي شود به علت گسست رابطه ي جامعه و دولت در عصر جهاني شدن، دموكراسي با بحران مواجه مي شود. تلاش هاي نظري متعددي از سوي دانش پژوهان به منظور تبيين چشم انداز دموكراسي در عصر جهاني شدن صورت پذيرفته كه در اين نوشتار در قالب سه رهيافت، "پايان دموكراسي"، "جهان وطن گرايي" و "مدرنيزاسيون بازانديشانه " طبقه بندي و مورد مطالعه و ارزيابي قرار گرفته اند.

For this article democracy is guaranteed by the Unity between community and government. the views of well known democracy scholars and also development of capitalism (from classical liberalism to revisionist liberalism and then to new-liberalism) explain the necessity of this unity for democracy existence. This research urges that accelerating globalization process has weakens the unity between community and government, and subsequently democracy is facing a crisis. various theoretical endeavors has been made by scholars to explain future of democracy in the globalization age .these theories, in this paper, has been classified and studied within three group including “End of Democracy”, Cosmopolitanism” and “Reflexive Modernization”.