عنوان مقاله :
رئاليسم تدافعي و تهاجمي (چارچوبي تئوريك براي تحليل وقايع و رخدادهاي حوزه خليج فارس)
پديد آورندگان :
آجيلي، هادي دانشگاه علامه طباطبايي - گروه روابط بين الملل, ايران , رضائي، نيما دانشگاه علامه طباطبايي, ايران
كليدواژه :
موازنه سازي , خليج فارس , معماي امنيتي , رئاليسم تدافعي , رئاليسم تهاجمي
چكيده فارسي :
يكي از پارامترهاي اصلي در بررسي نظريههاي «اثباتگرا»ي روابط بينالملل را «قدرت تبييني» اين نظريهها ميدانند. چنانچه نظريهاي بتواند طيف وسيعتري از رويدادها را «تبيين» نمايد، آن نظريه داراي «قدرت تبييني» بالاتري ميباشد. اين پژوهش درپي پاسخ به اين سوال اصلي كه «كداميك از نظريههاي روابط بينالملل بهتر ميتوانند وقايع و رخدادهاي امنيتي نظامي منطقه خليجفارس را تبيين نمايد؟» بدينمنظور با بهرهگيري از تقسيمبندي «تاليافرو» در دستهبندي نظريههاي مختلف رئاليسم ضمن بررسي پارهاي از اين نظريهها نظير «موازنه قدرت» والتز، «موازنه تهديد» والت، «موازنه تهاجم دفاع» استفان وان اورا، توماس كريستنسن و جك اسنايدر؛ «موازنه تهاجم دفاع» چارلز گليسر و حايم كافمن و «سياست قدرتهاي بزرگ» جان ميرشايمر اين نظريهها را در يك چارچوب وسيعتر با عنوان «رئاليسم تدافعي و تهاجمي» انگاشته و براساس آن اينگونه نتيجهگيري مينمايد كه مخرج مشترك تمامي اين نظريهها را ميتوان موضوع «معماي امنيتي» دانست و بسياري از وقايع و رويدادهاي منطقه خليج فارس را ناشي از دو معماي امنيتي شكل گرفته در سطح منطقه يكي براي جمهوري اسلامي و ديگري براي كشورهاي عربي منطقه دانست كه با ارائه شاخصهايي ميتوان بر اين معماهاي امنيتي غلبه نمود. بنابراين هدف مقاله ارائه نظريهاي عام ميباشد كه بتواند نشان دهد «ايران هراسي» كشورهاي غربي و عربي منطقه كاملاً تصنعي و بيربط ميباشد و كنشها و اقدامات جمهوري اسلامي ميبايد براساس رئاليسم تدافعي كه مطابق آن هدف اصلي كشورها افزايش «امنيت» نسبي ميباشد تحليل گردد و نه براساس رئاليسم تهاجمي كه مطابق آن كشورها بهدنبال افزايش «قدرت» نسبي خود ميباشند. بنابراين جهتگيريهاي نظامي جمهوري اسلامي تدافعي بوده و تنها افزايش «امنيت» را دنبال مينمايد و جمهوري اسلامي هرگز بهدنبال افزايش «قدرت» خود نيست.