عنوان مقاله :
آسيبشناسي مداخلههاي كالبدي صورت گرفته در بافت قديم مشهد (با تاكيد بر دورههاي صفوي، پهلوي و معاصر (پس از انقلاب اسلامي)
پديد آورندگان :
نجيب كازركار،نسرين واحد علوم تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران , عليزاده، كتايون گروه جغرافيا، دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد , صارمي، حميدرضا گروه شهرسازي، دانشكده هنر و معماري، دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
آسيبشناسي , مشهد , نوسازي , بازسازي , بهسازي , صفوي , پهلوي , پس از انقلاب اسلامي
چكيده فارسي :
سير تحول كالبدي شهرها بهطور عمده در تأثير تعاملهاي اجتماعي و نيازهاي ساكنان آن است. شهر مشهد نيز تا اواخر دوره تيموري تحت تأثير همين عوامل، بافت خود را بهصورت سنتي سازمان داده و در اين دوره بهعنوان يك شهر شناخته ميشود. نظر به اينكه پس از اين دوره تاريخي، مداخههاي كالبدي صورت گرفته بر اين بافت كه پشتوانه حمايت حكومت را دارا بوده است؛ در سه مقطع زماني صفوي، پهلوي و معاصر (پس از پيروزي انقلاب اسلامي)، در قالب ايجاد عناصر و فضاهاي شهري و نه فقط تك بناهاي معماري تظاهر يافته و بنابراين تاثيرهاي عميقتري بر اين بافت بر جاي گذاشته؛ بنابراين بازههاي زماني بيان شده مورد تاكيد اين پژوهش واقعشده است.
پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحقيق توصيفي- تحليلي و جمعآوري اطلاعات بهصورت كتابخانهاي، مشاهده و عمليات ميداني به بررسي تحولات صورت گرفته در اين بافت از آغاز شكلگيري بهعنوان يك شهر تاكنون بپردازد و از اين رهگذر آسيبشناسي تحولات كالبدي معماري و شهرسازي بافت قديم اين شهر را مورد كنكاش قرار دهد.
نتايج حاصل از پژوهش حاكي از آن است كه هر زمان انديشه، تفكر و ايدئولوژي مفهومي محكمي در پس مداخلههاي صورت گرفته وجود داشته؛ درستي اقدامهاي انجامشده به اثبات رسيده است. چنانكه در دورهي صفوي با ايجاد خيابان و صحن عتيق و در راستاي تحقق مفاهيم عميق مكتب شهرسازي اصفهان، مجموعهي حرم و بافت پيرامون آن مورد بهسازي واقع شد. كارهاي صورت گرفته در دورهي پهلوي نيز باوجود برخي آثار مخرب، به لحاظ اينكه در پي تحقق ايده و تفكر تشخص بخشيدن به مجموعه حرم از طريق خالي كردن فضاي پيرامون آن بود؛ مثبت و هدفمند ارزيابي ميشود. همچنين اگر چه ارزيابي عادلانه در خصوص آسيبشناسي مداخلههاي صورت گرفته در دورهي معاصر پس از اجرا شدن كامل طرح مصوب فعلي قابل انجام خواهد بود اما شواهد حاكي است كه مداخلههاي صورت گرفته در دورهي معاصر از هويت مشخصي كه مبتني بر فلسفه و الگوهاي معيني باشد؛ برخوردار نبوده و به نظر ميرسد زياد شدن رويهها، مقطعي بودن آنها و حضور نيافتن ديدگاههاي نظري و فلسفي مشخص، موجب آسيبهاي كالبدي، اجتماعي و اقتصادي در بافت تاريخي خواهد شد.
عنوان نشريه :
فقه و تاريخ تمدن
عنوان نشريه :
فقه و تاريخ تمدن