عنوان مقاله :
تأثير كانت بر هرمنوتيك فلسفي
پديد آورندگان :
رهبري، مهدي
كليدواژه :
هرمنوتيك , هايدگر , كلاسيك , روانشناسانه
چكيده فارسي :
هرمنوتيك يا علم تفسير متون، از گذشتههاي دور تا نيمه دوم قرن بيستم بيشتر به منظور تفسير متون نوشتاري بهويژه متون مقدس و كلاسيك به كار ميرفت. اين امر به خصوص در قرون وسطي و با اختلاف ميان آباء كليسا بر سر تفسير انجيل نمود بارزتري پيدا مينمود. پس از آن از قرن هفدهم، هرمنوتيك، از حالت لغتشناسي صرف، خارج شده و شكل علمي به خود گرفت به گونهاي كه به تدريج با ظهور شلايرماخر و ديلتاي، هرمنوتيك به روشي جهت دريافت معناي متن از طريق شناخت نيت مؤلف، همدلي با او، و دريافت شرايط سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي (روانشناسانه) در كنار روش فني يا فقهاللغة تبديل گرديد. از قرن بيستم به بعد بهويژه از ميانه آن، هرمنوتيك تغيير شيوه عمدهاي يافت به گونهاي كه از طريق هرمنوتيك پديدارشناسانه هايدگر، ترديدهاي عمدهاي در مباني و چارچوبهاي هرمنوتيك پديد آمد. چنين ترديدهايي كه با هايدگر آغاز و توسط شاگردش گادامر دنبال شد، به جاي ارائه روش براي فهم نيت مؤلف و دستيابي به معناي درست كه هدف هرمنوتيك كلاسيك بوده است، به نحوه وقوع فهم و شرايط شكلگيري آن ميپردازد. هرمنوتيك مدرن يا فلسفي بر خلاف هرمنوتيك كلاسيك، با انكار دستيابي به معناي درست متن، هرگونه فهم و دريافتي را نسبي دانسته كه تحت تأثير موقعيت مفسر و زبان، شكل ميگيرد.