شماره ركورد :
982693
عنوان مقاله :
(REBT) توانمندي داستان‌ها در تحول شناختي كودكان گروه سني « ب » و « ج » برپايه نظريه رفتاردرمانيِ عقلاني‌هيجاني
پديد آورندگان :
قادري، بهار دانشگاه فردوسي مشهد , پريرخ، مهري دانشگاه فردوسي مشهد - گروه علم اطلاعات و دا نش شناسي , سپهري شاملو، زهره دانشگاه فردوسي مشهد - گروه روان شناسي , فتاحي، رحمت الله دانشگاه فردوسي مشهد - گروه علم اطلاعات و دا نش شناسي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
161
تا صفحه :
188
كليدواژه :
نظريه رفتاردرماني عقلاني‌هيجاني , نظريه REBT , نظريه آلبرت اليس , مدل ABCDE , كتاب‌درماني , تحول شناختي , داستان‌هاي كودكان , تحليل داستان , كتاب‌خواني , خواندن , گروه سني « ب » و « ج »
چكيده فارسي :
مقدمه: ريشه بسياري از مشكل‌هاي روحي، هيجاني و رفتاري بزرگسالان در دوران كودكي است. نظريه رفتار درماني عقلاني‌هيجاني (REBT) و داستان‌هايي كه عناصر اين نظريه را داشته باشند، مي‌توانند با شيوه كتاب‌درماني به پيشگيري يا كاهش اين مشكل‌ها در كودكان يا تحول شناختي آنها كمك كنند. هدف اين پژوهش شناسايي ميزان هم‌خواني داستان‌هاي گروه‌هاي سني «ب» و «ج» و منتشرشده توسط ناشران برجسته (يعني افق، كانون، نظر، پيدايش و قدياني) در بخش كودك با عناصر نظريه رفتاردرمانيِ عقلاني‌هيجاني است. روش: اين پژوهش از نظر هدف كاربردي است كه با روش پيمايشي و فن تحليل محتواي كيفي انجام شد. براي گردآوري اطلاعات از سياهه اطلاعات كتاب‌شناختي داستان‌ها و سياهه وارسي عناصر و ابعاد و ويژگي‌هاي نظريه REBT استفاده شد. از 141 داستان به‌دست‌آمده، 80 داستان كه حداقل عناصر نظريه REBT، يعني A، B و C را داشتند، براي بررسي در نظر گرفته شد. يافته‌ها: از ميان داستان‌هاي بررسي‌شده، حدود 38درصد آنها تا مرحله پيامدها (C) پيش رفته است، يعني شخصيت داستان به‌واسطه باور عقلاني يا غيرعقلاني پيامد سالم و سودمند يا پيامد ناسالم و ناسودمندي را تجربه كرده است. در چنين داستان‌هايي كودك با ديدن پيامد يا خودش بايد بتواند مرحله به‌چالش‌كشيدن باور غيرعقلاني(D) را آغاز كند يا كساني‌كه با كودك كار مي‌كنند (مانند روان‌شناسان، كتابداران، والدين و...) در رسيدن به اين مرحله به او كمك كنند. در نزديك به 63درصد داستان‌ها، شخصيت آن پس از رخداد فعال‌ساز دوم (2A) است كه به‌چالش‌كشيدن باور غيرعقلاني و باور عقلاني مؤثر (E) در او شكل گرفته است و در نهايت، پيامد سالم و سودمندي را تجربه مي‌كند (2C). با خواندن اين داستان‌ها كودكان از طريق همانندسازي با شخصيت داستان مي‌توانند به باورهاي غيرعقلاني خود پي‌ببرند. بحث و نتيجه‌گيري: نتايج اين پزوهش نشان داد كه اين داستان‌ها، با نشان‌ دادن باور غيرعقلاني و پيامد ناسودمند يا تغيير در باور، مي‌توانند ابزار توانمندي براي كتاب‌درماني و تحول شناختي در كودكان در نظر گرفته شوند. توليدكنندگان داستان كودك و روان‌شناسان، كتابداران و والدين مي‌توانند از پيشنهادهاي كاربردي اين پژوهش بهره گيرند.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
پژوهشنامه كتابداري و اطلاع رساني
فايل PDF :
4925442
عنوان نشريه :
پژوهشنامه كتابداري و اطلاع رساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت