الگويي از آنومي سازماني و عوامل ايجادكننده ي آن

A Model of Organizational Anomie and its Creators

نظريه‌هاي پست‌مدرن مدعي­اند تحولاتِ فضاي كسب‌وكار، اثربخشي سازوكارهاي سنتي كنترل سازمان را از بين برده و نظام هنجاري را جايگزين آنها كرده است. اختلال در نظام هنجاري، فضاي آشفته‌اي به‌وجود مي‌آورد كه سازمان و اعضاي آن از دستيابي به چارچوب راهنماي رفتاري محروم مي‌شوند. اين اختلال با عنوان نظريۀ "آنومي" در جامعه‌شناسي شناخته شد و اين پژوهش تلاش كرده است به بسط مفهومي آنومي سازمان و عوامل ايجادكنندۀ آن بپردازد. پژوهش حاضر با روش‌شناسي كيفي، الگوي مستخرج از ادبيات جامعه‌شناسي و مديريت را از طريق تحليل محتواي قياسي و استقرايي مصاحبه‌هاي انجام‌شده با خبرگان دانشگاهي (10 مصاحبه با روش نمونه­گيري قضاوتي و گلوله­برفي) جرح‌وتعديل كرده است. در الگوي نهايي، پنج بُعد براي آنومي سازماني شناسايي شد: عدم التزام به هنجارها، تعارض در هنجارها، ضعيف‌بودن هنجارها، ابهام در هنجارها، و فقدان هنجار. يافته‌ها نشان مي‌دهد علاوه‌بر اهميت متغيرهاي نهادي در ايجاد فضاي آنوميك، متغيرهاي درون‌سازماني متعددي نيز نقش دارند (15 متغير) كه به حوزه‌هاي مختلفي به‌ويژه فرهنگ و راهبرد مربوط است. بنابراين مديران سازمان‌ها مي‌توانند از طريق تقويت عناصر مؤثر در فرهنگ سازمان و ايجاد هماهنگي بين عناصر مختلف سازمان (فرهنگ، ساختار، محيط، راهبرد) عوامل بسترساز را تضعيف نمايند. باتوجه‌به جاي‌گيري نظريۀ اصلي آنومي در پارادايم كاركردگرايانه، درنتيجه­گيري و ارائۀ پيشنهادها به پارادايم پست­مدرن نيز توجه شده است. درنهايت پيشنهادهاي كاربردي براي مديران به‌منظور كنترل وضعيت آنوميك ارائه مي­شود.

Postmodern theories claim that the developments in the business environment eliminate the effectiveness of the traditional mechanisms of organizational controls and replace them with a normative system. The disruption in the normative system creates a disturbing atmosphere in which the organization and its members are deprived of the achievement of a framework of behavioral guidance. This disruption was theorized as an “Anomie” in sociology, and this research attempts to develop the conceptual anomy of the organization and its causes. The present study modifies the extracted literature from sociology and management by the qualitative methodology and analyzing the deductive and inductive content of interviews conducted with academic experts (10 interviews through judgment and snowball sampling method). Five dimensions were identified for organizational anomie in the final model: Lack of attachment to norms, conflict in norms, weakness of norms, ambiguity in norms, and lack of norms. Results show that in addition to the importance of institutional variables in creating anomie space, there are also several inter-organizational variables (15 variables) that are related to different domains, especially culture and strategy. Therefore, managers of organizations can weaken the creators by strengthening the elements that influence the organization's culture and creating the coordination between different elements of the organization (culture-structure-environment-strategy). Considering the inclusion of the main Anomie theory in the functionalist paradigm, attention has also been paid to the postmodern paradigm in concluding and presenting the proposal. Finally, functional suggestions are provided for administrators to control anomic status.