بررسي تأثير ابعاد بازارگرايي بر كاركردهاي مديريت دانش

An Appraisal of the Impact of Market Orientation Dimensions on Knowledge Management

هدف پژوهش بررسي ارتباط ميان ابعاد بازارگرايي و كاركردهاي مديريت دانش و ارائه الگوي مفهومي در اين حوزه است. در گام نخست با استفاده از مطالعه ادبيات تحقيق و مصاحبه با گروه خبرگان، نه ويژگي براي سنجش مفهوم بازارگرايي شناسايي شد. سپس با استفاده از تحليل عاملي تاييدي اين ويژگيها در قالب سه گروه به عنوان ابعاد بازارگرايي (مشتري گرايي، رقيب گرايي و هماهنگي درون وظيفه اي) طبقه بندي شد. در اين راستا ده ويژگي به منظور سنجش مفهوم مديريت دانش شناسايي و با استفاده از تحليل عاملي تاييدي در قالب سه گروه و تحت عنوان كاركردهاي مديريت دانش (كسب دانش، انتشار دانش و پاسخگويي دانش) طبقه بندي شد. در گام دوم پايايي سازه (متغيرهاي مفهومي) و روايي همگراي ابزار سنجش پژوهش مورد ارزيابي و تاييد قرار گرفت. داده هاي مورد نياز با استفاده از روش پيمايشي جمع آوري شد. جامعه آماري پژوهش تمام بخشهاي فعال در اقتصاد كشور است كه از ميان آنها و با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس از برخي بخشها، گروهي از مديران به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه براي آنها ارسال شد. در گام نهايي داده ه با استفاده از تحليل همبستگي و رگرسيون چندگانه تحليل شد و تاثير مثبت و معنادار بازارگرايي بر كاركردهاي مديريت دانش مورد تاييد قرار گرفت.

The purpose of this study is to investigate the relationship between the dimensions of market orientation and knowledge management functions، as well as to provide a conceptual model in this field. In the first phase، 9 indicators were identified by reviewing the research literature and conducting interviews with the experts group for measuring the concept of market orientation. These indicators were categorized by confirmatory factor analysis into three groups of knowledge management functions including knowledge acquisition، knowledge dissemination، and knowledge responsiveness. In the second phase، structural reliability (conceptual variables) and convergent validity of the research tools were assessed and confirmed. The required data was collected by survey method. The statistical population of the study included all available active sectors in the country's economy among whom a group of managers was selected as the sample and the questionnaire was presented to them to be answered. In the final phase، the collected data were analyzed using correlation and multiple regression analysis. The results confirmed the positive and significant effects of market orientation on the knowledge management functions.