كالبدشكافي قدرت سياسي در پرتو بررسي معناي «امر سياسي»؛ ارائه چارچوبي جديد براي شناخت «امر سياسي»

Investigation of power in terms of Study about the meanings of “the political” ;( a new frame for understanding “the political”

«امر سياسي» يكي از مفاهيم اصلي در سياست نظري و عملي است؛از مفاهيم مغلق و پيچيده­اي كه فهم نظري و تطبيق مصداقي آن داراي ظرافت هاي علمي خاصي است و اگر بدون در نظر داشتن روش و چارچوب مفهومي، دنبال شود كه تابحال به اين نحو بوده، هر موضوعي مي تواند در حوزه و قلمرو «امر سياسي» تعبير يا نشود. در منابع جدي و مهم در زمينه ماهيت قدرت سياسي، عموما«امر سياسي» با توجه به «ساخت قدرت» و نگاه و رويكرد ناشي و حاصل از آن، تعريف و استخراج شده است.شايان ذكر است كه ساختار قدرت مي تواند محدوده امر سياسي را تا حدودي تعريف كند اما بايد گفت يك اشكال جدي در اين ميان وجود دارد و آن اينكه تعريف حاصل از توجه صرف به ساختار قدرت، جامع نيست.مثلا اينكه، مقوله هايي چون «جامعه» يا «مردم» و«افراد در عرصه عمومي» در آن كمتر مورد توجه هستند.يا اينكه اجزاء قدرت در لايه ­هاي پنهان داخل ساختار قدرت، مورد توجه قرار نمي­ گيرند.با توجه به اين مسئله به نظر مي­ آيد مي­توان با ارائه چارچوبي معطوف به مفاهيمي چون سياست، قدرت سياسي، حاكميت و انواع و منابع قدرت و اعمال آن در قالب سه حوزه جامعه، حكومت و قدرت ، ديدگاهي جامع­ تر براي شناخت «امر سياسي«، طراحي و تنظيم كرد.

“The political” is one of main concepts in theoretical and operational politics. One of complex and problematic concepts that understanding the theoretical meaning and adaptation in eternal things is hard. If we don’t have method and conceptual frame everything or nothing can be “the political”. Structure of power can qualify the aspects of the political approximately but is not comprehensive for instance society or people is not prominent or hidden components of power did not pay attention to them. According to this subject it seems can have comprehensive frame with attention to some concepts like politics, political power, sovereignty and types of power in format of three dominations: society, state and power.