بررسي جامعه شناختي ارتباط بين ميزان استفاده از تلفن همراه بر سبك زندگي

هدف اين پژوهش بررسي جامعه شناختي ارتباط بين ميزان استفاده از تلفن همراه بر سبك زندگي دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان آمل مي باشد. در اين پژوهش ابتدا به بررسي نظريات موجود درباره رسانه هاي جمعي و سپس به بررسي نظريات مربوط به سبك زندگي پرداخته و با استفاده از نظريات آنتوني گيدنز در خصوص سبك زندگي و تلفيق آن با نظريه كاشت جرج گربنر، به عنوان يك نقشه شناختي، چارچوب نظري مد نظر در زمينه ميزان استفاده از تلفن همراه و تأثير آن بر سبك زندگي را مشخص نموديم و ابعادي همچون دينداري، بعد آموزشي و تحصيلي، بعد انحرافي، بعد مديريت بدن و اوقات فراغت را از طريق فرضيه در دستور كار قرار داديم. پژوهش حاضر پيمايشي مي باشد. جامعه آماري از طريق نمونه گيري طبقاتي و بر اساس فرمول كوكران از بين 12367 دانش آموز دختر و پسر به حجم نمونه 372 نفر دست يافتيم. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بوده كه روايي آن به روش محتوايي و پايايي آن با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ مورد تائيد قرار گرفته و با استفاده از نرم افزارspss به تجزيه و تحليل داده ها پرداخته و براي آزمون رابطه بين متغيرهاي تحقيق كه در سطح فاصله اي و نسبي مي باشند، از ضريب همبستگي پيرسون استفاده گرديده كه نتايج حاكي از آن است كه اكثريت دانش آموزاني كه تلفن همراه دارند، از برنامه هاي اينترنت تلفن همراه استفاده نموده و بيشترين استفاده از برنامه هاي سرگرم كننده آن است كه 167 نفر يعني 9/44 درصد مي باشد همچنين 151 نفر يعني 6/40 درصد كه بيشترين مقدار بوده تلفن همراه را براي ارتباط با خانواده استفاده نمودند و يافته ها نشان داد، در ابعاد مختلف سبك زندگي مقدار sig از سطح معني داري 05/0 كمتر بوده و اين بدين معناست بين ميزان استفاده از تلفن همراه و ابعاد مختلف سبك زندگي رابطه ي معني داري وجود دارد.