تاثير سياست گذاري فرهنگي بر قدرت نرم فرانسه

The Impact of Cultural Policy-Making on Soft Power in France

تحولات جهاني بعد از پايان جنگ سرد منجر به كاهش رواج ابزارهاي سخت افزاري قدرت و تمايل روز افزون بازيگران نظام بين الملل به كاربرد قدرت نرم در جهت پيشبرد اهداف شان در عرصه روابط بين الملل گرديده است. در ميان شاخص هاي مختلف قدرت نرم، از فرهنگ به مثابه منبع بي بديل ياد مي شود به طوري كه نقش اين مولفه در سياست خارجي نه تنها در تاثير غيرمستقيم بر تعيين هويت ملي و فهم جايگاه خود نسبت به ديگران بلكه در تاثير مستقيم آن بر سيا ست هاي فرهنگي سياست خارجي موثر مي باشد. اين قاعده در جهت گيري بازيگراني نظير فرانسه نيز مي تواند نقش داشته باشد و به قدرت نرم آن شكل دهد. بر مبناي اين مدل از شكل گيري رفتار بازيگران، مقاله حاضر به دنبال پاسخ گويي به اين سئوال است كه سياست گذاري فرهنگي منسجم چه نقشي را در قدرت نرم كشور فرانسه ايفاء مي نمايد؟ فرضيه مقاله بيان گر اين است كه اتخاذ سياست فرهنگي منسجم در زمينه هاي ادبيات، هنر، زبان، سينما و فيلم منجر به افزايش قدرت نرم فرانسه گرديده است. اين مقاله با استفاده از روش تحقيق توصيفي ـ تحليلي و گردآوري داده ها به صورت كتابخانه اي و منابع اينترنتي به تاثير سياست گذاري فرهنگي منسجم بر قدرت نرم فرانسه مي پردازد.