كليدواژه :
ادبيات پايداري , شعر معاصر فارسي , شعر معاصر فلسطين , محمود درويش , حسين اسرافيلي
چكيده فارسي :
ادبيات تطبيقي، حوزه اي از مطالعات ادبيات است كه به بررسي روابط وشباهت هاي بين متني مي پردازد. از طريق ادبيات تطبيقي، روابط فرهنگي بين ملت ها كشف مي شود و اثرگذاري و اثرپذيري آثار ادبي مورد مطالعه قرار مي گيرد. مسئله اشغال فلسطين و مقاومت مردمي در برابر آن، يكي از اساسي ترين موضوعات در شعر فلسطين و اعراب است. با توجه به مشتركات سياسي و اعتقادي كه ميان دو ملت ايران و فلسطين وجود دارد، موضوع مقاومت در برابر اشغالگران به عنوان يكي از موضوعات محوري شعر انقلاب اسلامي، در آثار بسياري از شاعران متعهد و انقلابي مطرح است. در اين مقاله با رويكردي تطبيقي به شعر محمود درويش، شاعر برجسته فلسطيني و حسين اسرافيلي، از شاعران مطرح انقلاب اسلامي پرداخته شده و مضامين مشترك اين دو شاعر در مواجهه با موضوع اشغال فلسطين مورد بررسي قرارگرفته است. علي رغم زبان متفاوت و بهره گيري از نمادها و استعاره هاي خاص، در شعر هر دو شاعر موضوعاتي مشترك چون پيوند مفهوم مقاومت با مفاهيم ديني، اعتراض به اشغالگران، انتقاد از سكوت مجامع بين المللي و رهبرانِ عرب، اميد به آزادسازي فلسطين و پيروزي،يادكرد شهدا ديده مي شود. در اشعار محمود درويش، عواطف انساني به فراواني ديده مي شود و همچنين رگه هايي از نوميدي و ياس نيز مشاهده مي گردد؛ در حالي كه جنبه ها و تصاوير حماسي و انقلابي در شعر اسرافيلي بيشتر وجود دارد و شايد اين اختلاف، برخاسته از تجربه هاي متفاوت اين دو شاعر در برخورد با موضوع اشغال فلسطين است.
چكيده لاتين :
Comparative literature is a field of literary studies, which deals with intertextual relations and similarities. Through comparative literature, cultural relations among nations are brought into light, and effect and the influence reception of literary works are studied. Palestine, its occupation by Zionists, and people’s resistance against them are among the most fundamental subjects of Palestinian and Arab poetry. Considering the political and ideological similarities between the two nations of Iran and Palestine, Palestinian resistance against the occupiers, as one of the main subjects of Iranian Islamic Revolution poetry, can be traced in the works of many committed, poets of revolution. This paper takes a comparative approach to the study of the poetry of Mahmoud Darwish, the prominent Palestinian poet, sand Hussein Esrafili, one of the significant poets of the Islamic Revolution. Also, common themes in their poems in encountering with the subject of the occupation of Palestine have been investigated. Despite using different languages and drawing on special symbols and metaphors, Their poetry share common themes, such as the linking of the concept of resistance with religious concepts, protesting against the occupiers, criticizing the silence of international communities and Arab leaders, hoping for victory and the freedom of Palestine, and remembering the martyrs. Mahmoud Darwish’s poems abound with humanistic emotions, besides some strains of hopelessness and despair, while Esrafili’s poems have more epic and revolutionary aspects and images. Perhaps this difference is a result of the poets’ different experiences in dealing with the issue of the occupation of Palestine.
