بيداري و پايداري فلسطين در اشعار تميم برغوثي

Acknowledgment and stability of Palestinian at poems' Tamim Barghousy

ادبيات مقاومت فلسطين از اواسط دهه ي شصت قرن بيستم تا زمان حاضر، بانگ بازگشت به خويشتن را سر مي دهد. از اين رو آزادسازي قدس و فلسطين و جريان مقاومت برضد اشغالگري، يكي از آرمان ها و اركان جنبش بيداري اسلامي به شمار مي رود. تميم برغوثي (1977م.) شاعر روشنفكر و سياستمدار تحصيل كرده و آگاهي است كه به دليل سرودن قصايد بي نظيري چون «في القدس» و ديگر قصايد، جايگاه ويژه اي را در شعر مقاومت فلسطين به خود اختصاص داده؛ به گونه اي كه شاعر «قدس» ناميده شده است. در مقاله حاضر به روش توصيفي- تحليلي تلاش گرديده ضمن معرفي اين شخصيت و بررسي پايداري ادبي وي در مقابله با رژيم اشغالگر، چگونگي ظهور مولفه هاي مقاومت و بيداري در اشعار او بررسي شود تا جايگاه اين شاعر توانمند، در شعر مقاومت فلسطين و القاي پايداري و بيداري به جوامع مبارز اسلامي تبيين گردد. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه برغوثي با توصيف دقيق جزئيات، به كارگيري خيال هاي جزئي و استفاده از بينامتني قرآني و روايي و نيز با مطرح ساختن مواردي چون قدس و گذشته ي آن، معراج رسول اكرم، حديث شريف كسا و غيره به عنوان عوامل وحدت ساز، مولفه هاي پايداري و بيداري را در شعر خويش ترسيم مي نمايد، و راه حل مقابله با اشغالگران را اصرار بر تداوم مبارزه و پايداري برمي شمارد تا بدين وسيله بيداري و بصيرت را براي مخاطبان و بويژه مسلمانان مبارز به ارمغان آورد.

Resistance Literature was started to return to self-control since 60mid of 20th century to present time. Therefore, the liberation of Palestine and Ghods as well as the resistance stream against occupation is one of the ideals and foundations of Islamic acknowledgment movement. Tamim Barghousy is so thoughtful and conscious poet, also educated politician who reserved his status throughout Palestinian resistance poetry due to composing the brilliant Qsayds as "Fi-al-Ghods" and the other ones that has been called "Ghods" poet. At this paper, addition to introducing him and studying his literary stability against occupying regime, we try to study how to emerge elements of resistance and acknowledgment at his poetry in order to be interpreted the situation of the powerful poet within Palestinian resistance poetry, induction of stability and awaking of Islamic campaigner communities. The results show that Barghousy can draw elements of stability and acknowledgment in his poetries by describing the details deeply, utilizing the partial imaginations, using of intertextual Qurainc and narrative and by proposing the items such as Ghods and its background, honorable Hadith Kasa as solidarity factors. He, also, introduces continuing the struggle and stability as the solution against occupiers so as to bring the awaking and knowledge for his audiences, especially combatant Muslims.