عنوان مقاله :
چيستي نظريه ايمان از ديدگاه امام صادق عليه السلام
عنوان به زبان ديگر :
The Essence of the Principle of Faith from Imām Sadiq’s point of view
پديد آورندگان :
مهدي راونجي، غلامرضا دانشگاه دولتي ايروان
كليدواژه :
ايمان , مرجئه , خوارج , امام صادق عليه السلام , علم كلام
چكيده فارسي :
چيستي ايمان يكي از مهم ترين مسائل مورد اختلافي بود كه فرق كلامي و سياسي قرن اول و آغاز قرن دوم هجري در قالب مكاتب فكري به بحث درباره آن پرداختند. اين مسئله يكي از ريشه اي ترين مسائل اختلافي فرقه هاي خوارج، مرجئه و شيعه است. امام صادق با تعريف اسلام و ايمان و تحديد حدود اين دو مفهوم، صورتبندي جديدي از مفهوم متدرج ايمان ارائه كرد كه از سويي در ارتباط با نظريه امامت ايشان و از سوي ديگر، راه حل جديدي بر اين مسئله تلقي ميشد.در اين مقاله سعي شده است تا مقايسه اي ميان نگاه فِرَق مختلف به اين مقوله بيان شده و ديدگاه امام صادق (ع) نيز در مقايسه تشريح گردد.
چكيده لاتين :
The essence of faith was one of the major problems among political and scholastic theological sects of first and early second century after Hijrah. Khawārij, Morji’ah and Shia discussed it in defferent ways. The main issues which can be provided in an integral category are as follows: indication of faith and Islam, asking about the level of accepting faith, determining the level of faith and the quality of a believer’s (Momen’s) rule in this world and future life. In this case, lots of companions’ and students’ questions have been clearly answered by Imam Sadiq in various traditions. In this article, considering the views of different sects, we explain the viewpoint of Imam Sadiq in this regard.