شماره ركورد :
989822
عنوان مقاله :
انسان به منزله مساله اي زباني (ديدگاه مولانا محمد بلخي رومي درباره نقش زبان در تعيين وضعيت رواني و رفتار انسان)
پديد آورندگان :
اسكندري، حسين دانشگاه علامه طباطبائي , اعلمي نيا، منصوره دانشگاه علامه طباطبائي
تعداد صفحه :
35
از صفحه :
63
تا صفحه :
97
كليدواژه :
انسان , زبان , روايت , جهان ذهني , جهان عيني , جهان زبان
چكيده فارسي :
نظريه هاي مطرح در حوزه روان شناسي هريك بنابر پيش فرض هاي فلسفي خود، در تبيين رفتار و ماهيت روان انسان بر عوامل متفاوتي تاكيد داشته اند. در اين ميان برخي عمدتاً بر جهان عيني و بيروني تمركز و تاكيد كرده و عوامل برون ذهني را عوامل اساسي شكل دهنده رفتار انسان به شمار مي آورند و برخي معتقدند انسان در جهان ذهني و خصوصي تجربيات خويش زندگي مي كند كه بيشترين تاثير را بر او دارد. در كنار دو دسته عوامل ذهني- شخصي و عوامل عيني- بيروني، مي توان به عامل سومي اشاره داشت كه در عين استقلال بر هر دو تاثير گذار است؛ اين عامل سوم كه امري بين الاذهاني و اجتماعي محسوب مي شود، زبان است كه اهميت ويژه اي در هستي انسان و شكل گيري رفتار او دارد؛ از اين رو، تحقيق حاضر درصدد آن است كه به بررسي ديدگاه مولانا درباره نقش زبان در تعيين وضعيت رواني و رفتار انسان بپردازد. پژوهش حاضر پژوهشي كيفي و توصيفي - تحليلي از نوع تحليل محتواست كه به منظور توصيف عيني و كيفي محتواي مفاهيم به صورت نظام دار انجام شده است. در ديدگاه مولانا اساساً ذهن آدمي از زبان او جدا نيست؛ آگاهي انسان همواره ماهيتي كلامي دارد و فعاليت هاي ذهني همچون ادراك، انديشه و شناخت در زبان رخ مي دهند. زبان صورت و شكل معنا را مشخص مي سازد و افراد تجربه خود از واقعيت را به گونه اي خلاق، از طريق معاني موجود در زبان شكل مي دهند. زبان همچنين خيال انسان را تحت سيطره خود قرار مي دهد و بر بدن نيز تاثير مي گذارد؛ از اين رو مي توان گفت كه زبان تعيين كننده اصلي وضعيت رواني و رفتار آدمي به شمار مي آيد و روش بررسي مسائل انساني، زبان كاوي است. مولانا اهميت ويژه ­اي براي زبان مجازي و از جمله استعاره و داستان در دستيابي به معنا قائل است. از نظر او محتواي ذهن و آگاهي انسان مي تواند ساختي روايتي داشته باشد. ديدگاه مولانا به زبان و روايت، ديدگاهي واقع گرا است. هستي انسان ساختاري زباني دارد و آدمي بر اساس شرايط زباني اش عمل مي كند. زبان، جهان سومي است كه بين جهان ذهن و جهان عين قرار دارد و ارتباط آن دو را ميسر و ميان آن ها واسطه گري مي كند. از اين رو مي توان گفت موضوع روانشناسي نه ذهن و فرايندهاي ذهني و نه رفتار، بلكه زبان است. چرا كه آنچه ذهن ناميده مي شود از زبان جدا نيست و فرايندهاي ذهني در واقع فعاليت هاي زباني هستند و عامل اساسي شكل دهنده رفتار، زبان مي باشد. پس به منظور دستيابي به سوژه انساني و شناخت آن، بايد ابژه زبان مورد مطالعه قرار گيرد.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
مطالعات روانشناسي باليني
فايل PDF :
7317205
عنوان نشريه :
مطالعات روانشناسي باليني
لينک به اين مدرک :
بازگشت