كليدواژه :
سياست خارجي , گروهك مجاهدين , جامعه افغانستان , شيعيان
چكيده فارسي :
پيشروي هاى اخير گروه طالبان در افغانستان و تحت تصرف در آوردن بخش اعظم كشور از
سوى اين گروه، بويژه سقوط مزار شريف و شهرهاى مهم شمال كشور كه در تصرف نيروهاى
ضد طالبان؛ موسوم به جبهه متحد براى نجات افغانستان بود، زمينههاى حاكميت فراگير اين گروه
را بر تمامى افغانستان فراهم نمود. كشورهاى منطقه و بويژه همسايگان غربى و شمالى افغانستان
(ايران و كشورهاى آسياى ميانه) با ابراز تاسف و نگرانى از وضعيت كنونى در برابر اين رخداد
واكنش نشان دادند. شايد بتوان گفت در دهه سوم مرداد ماه سال جارى تحولات افغانستان و
مسايل مربوط به گروه طالبان بيشترين پوشش خبرى را در رسانه هاى خبرى جمهورى اسلامى
ايران و كشورهاى همسايه به خود اختصاص داده است. دقت در فراوانى اخبار، تحليل خبرى و
تفسيرهاى سياسى مربوط به افغانستان اهميت اين تحولات در سياست خارجى اين كشورها را
نشان مى دهد. به جز پاكستان كه از حاميان جدى طالبان است و طبعاً پيشرويهاى نظامى اين گروه
را، موقعيت جديدى در سمت و سوى سياست خارجى خود تحليل مى كند، ساير كشورهاى
همسايه نظير جمهورى اسلامى ايران، تاجيكستان، ازبكستان و..... اين رخداد را سر آغاز بحران
جديدى در افغانستان ارزيابى نموده نسبت به پيامدهاى آن هشدار دادهاند. واكنش هشدار دهنده
و همراه با نگرانى اين كشورها، صرف نظر از دخالت نظامى، پاكستان كه در هم پيمانى منطقه اى با
آمريكا و سعودى قرار دارد، به دليل اثر گزارى منفى اين رخدادها در سياست خارجى، ثبات
داخلى و منافع ملى اين كشورها مى باشد.
كشورهاى آسياى ميانه به دليل نابسامانى و بى ثباتى داخلى و وجود زمينه هاى اجتماعى براى
نفوذ طالبان، از صدور اسلام افراطى و سنتى طالبان و بنيادگرايى مذهبى آن هراس دارند، در
حالى كه جمهورى اسلامى ايران بيشتر به استقرار يك دولت اسلام گراى آمريكايى به عنوان
اهرم فشار امريكا عليه ايران مى انديشد. براى جمهورى اسلامى دو مسأله ديگر نيز به شكل
جدى وجود دارد. حمايت طالبان از گروهك مجاهدين خلق و اختصاص دادن پايگاههاى
نظامى به آنان و نيز جهتگيرى طالبان در برابر ساير اقوام و بويژه هزاره ها و شيعيان افغانستان.
باتوجه به اهميت اين رخداد و تاثير جدى آن در سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران
مىبايست به شناسايى و بازبينى اين گروه مبادرت نمود. بايد ديد طالبان كسيتند؟ چگونه شكل
گرفتند؟ و با استفاده از چه راهبردهايى در مدت كوتاهى در دل جامعه افغانستان رسوخ كردند؟ و
اساساً اين كه طالبان از لحاظ فكرى و ايدئولوژيكى چگونه مى انديشند و در زمينه سياست،
حكومت و اجتماع چه انديشه هايى را دنبال مى كند؟ در اين گزارش تلاش مى شود تا با هدف
اطلاع رسانى، پرسش هاى مذكور مورد تحليل و ارزيابى قرار گيرد تا در پرتو پاسخ آن، بتوانيم
شناخت اجمالى نسبت به اين جريان ارائه نماييم.