بررسي مقايسه‌اي كنترل هيجان و كاركردهاي اجرايي در مجرمان قتل عمد و افراد غيرمجرم استان ياسوج در سال 1395

The Comparative Examination of Emotion Control and Executive Functions in Criminals Deliberately Murdered and None- Criminal People of Yasouj Province in 2016

زمينه و اهداف: قتل عمد پديدۀ اجتماعي خطرناكي است كه مي‌تواند امنيت جامعه و خانواده­ها را تهديد كند. بررسي ريشه و عوامل تأثيرگذار بر آن مي­تواند در پيشگيري از شيوع اين پديدۀ مخرب كمك‌كننده باشد؛ بنابراين پژوهش حاضر با هدف مقايسۀ كنترل هيجان و كاركردهاي اجرايي در مجرمان قتل عمد و افراد غيرمجرم انجام گرفته است. روش بررسي: روش اين پژوهش، علّي- مقايسه­اي بود. جامعۀ آماري اين پژوهش را همۀ مجرمان قتل عمد ساكن در زندان شهر ياسوج در سال 1395 تشكيل مي‌دهند. 40 تن از اين جامعه به روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند و نيز 40 تن از افراد عادي به روش همتاسازي در تحقيق شركت كردند. براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه­هاي مهار هيجاني و كاركردهاي اجرايي استفاده شد. داده­هاي جمع‌آوري‌شده با استفاده از آزمون­هاي تحليل واريانس چندمتغيره تجزيه‌وتحليل شد. يافته ­ها: نتايج تحليل واريانس چندمتغيره نشان داد كه تفاوت آماري معني­داري بين ميانگين نمره­هاي مهار هيجاني و كاركردهاي اجرايي دو گروه مجرمان قتل عمد و افراد غيرمجرم وجود دارد. بحث و نتيجه گيري: پژوهش پيش رو بيانگر آن است كه مجرمان قتل عمد، در مقياس­هاي مهار هيجاني و كاركردهاي اجرايي نمرات بالاتري نسبت به گروه گواه كسب كرده‌اند؛ بنابراين، ضروري است به بررسي اين عوامل پرداخته شود تا با اطلاع در اين خصوص، خانواده­هاي مجرمان و همۀ ارگان­هاي مرتبط با نگهداري و بازتواني افراد مجرم بتوانند با آگاهي بيشتر و با استفاده از برنامه­هاي آموزشي و درمان­هاي روانيِ مرتبط (فردي، گروه‌درماني، خانواده‌درماني، و مشاورۀ اجتماعي)، به مجرمان براي بازيابي توانايي بازداري هيجاني، انعطاف‌پذيري شناختي، خودگرداني، مهار هيجاني و راهبردهاي انطباقي ياري برسانند و همچنين براي پيش‌گيري از وقوع جرم در جامعه، آموزش­هاي مرتبط بر كنترل جرم از سنين پايين‌تر در مدارس و مراكز آموزش ارائه شود.

Background: First degree murder as a dangerous social phenomenon can threat the safety of society and families. Examination its origins and effective factors can be helpful to prevent the broad prevalence of this destructive phenomenon. Therefore, the present study aimed to compare the emotion control and executive functions between criminals and none-criminals. Method: This was a casual-comparative study. The statistical population consists of all first degree murdered criminals habituating in Yasouj prison in 2015-2016. 40 persons among the prisoners, were selected by using available sampling method and 40 persons of normal people participated in the study based on normal matching method. In order to collect data, emotional inhibition and executive functions questionnaire were used. The collected data were analyzed by using multivariable variance analysis test. Findings: The results of multivariable variance analysis showed that there is a significant difference between the mean score of emotional inhibition and executive functions in people who committed first degree murder and none-criminals. Conclusion: the present research showed that the criminals who committed first-degree murder acquired higher scores than control group in emotional inhibition and executive functions scales, therefore, it’s necessary to investigate these factors. Through knowing aforesaid factors, criminals’ families and all of related organizations which involved in maintenance and rehabilitation of criminals gain more knowledge and thereby can help criminals in restoring inhibitory ability, cognitive flexibility, self-sustaining, emotional inhibition and accommodative strategies by using educational programs and related mental treatments (individual therapy, group therapy, family therapy and social counseling). Also, in order to prevent committing crimes in society, it seems necessary to begin the related educations to control crime in early ages in schools and educational centers.