تدريس موازي : رويكردي جهت ارتقاء عملكرد تحصيلي دانش آموزان در درس رياضي و نگرش آنان به مدرسه

Parallel Teaching: An Approach to Improve Students' Academic Performance in Mathematics and their Attitudes Toward School

اين پژوهش باهدف بررسي تاثير تدريس موازي بر عملكرد تحصيلي دانش آموزان پايه ششم در درس رياضي و نگرش آنان نسبت به روش پژوهش شبه- آزمايشي و از نوع طرح پيش آزمون - پس آزمون با جامعه آماري شامل دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر 94 و حجم نمونه 70 نفر است كه 35 نفر از آنان در گروه كنترل و 35 گمارده شده اند، به صورتي كه در گروه آزمايش تدريس به شيوه موازي به مدت 2 ماه انجام شد و در گروه كنترل از روش تدريس تك جهت جمع آوري داده هاي اين تحقيق در بعد نگرش به مدرسه از پرسش نامه استاندارد مك كوچ و SAAS-R و جهت بررسي عملكرد تحصيلي دانش آموزان از آزمون نتايج تحليل كوواريانس تك متغيره انجام شده بر روي نمره عملكرد تحصيلي رياضي دانش آموزان دهد كه بين نمره عملكرد تحصيلي رياضي دانش آموزان گروه آزمايش و همچنين نتايج حاصل از تحليل كوواريانس چند متغيره نشان داد كه ميزان نگرش نسبت به مدرسه در دو گروه آزمايش و كنترل در نگرش نسبت به محيط مدرسه، ادراك - خود تحصيلي، ارزش گذاري هدف هاي مدرسه اي، خود نظم دهي، نگرش در بين دانش آموزان گروه آزمايش و كنترل تفاوت معني داري وجود دارد و اين تفاوت ناشي از اجراي تدريس موازي در بين اين دانش آموزان است.

This study investigated the impact of Parallel teaching on the academic performance of students in the sixth grade in math and their attitude toward school. The research method was experimental, and pretest-posttest with control and experimental groups were used. The statistical population consisted sixth female students in Tabriz in the academic year 94-95, and the sample size is 70 persons that 35 of them in the control group and 35 persons in the experimental group were exposed. In the experimental group, parallel teaching was implemented for 2 months, and in the control group, one teacher taught. The Analysis of ANCOVA was performed on the math achievement of students in the experimental and control group, showed that the students' mathematics achievement between the experimental and control groups had a significant difference. Also, the results of the MANCOVA analysis showed that the attitude towards school in the experimental group (parallel teaching) and control group (one teacher) had a significant difference. This difference in attitude included school environment, students’ perception of education, school objectives valuation, Self-regulation, and attitudes toward teachers and classes. This difference was to using parallel teaching among the students.