عنوان مقاله :
جايگاه زن در نظامي و چاسر: شيرين و كريسيد
پديد آورندگان :
همت يار، نيلوفر دانشگاه شهيد بهشتي، تهران , سهيل، كيان دانشگاه شهيد بهشتي، تهران
كليدواژه :
چاسر , جايگاه زن , خسرو و شيرين , تريلس و كريسيد
چكيده فارسي :
از آنجا كه براي پي بردن به جايگاه زن در فرهنگ ملّي هر سرزميني يكي از گزينهها مراجعه به متون ادبي است، مقالة حاضر با مقايسة خسرو و شيرين نظامي و تريلس و كريسيد چاسر و با بيان شباهتها و تفاوتهاي موجود در آنها در صدد باز آفريني تصوير زن در اين دو اثر است. هر دو شاعر در تاريخ ادبيّات سرزمين خود از اهميّت بسياري برخوردارند. چاسر، پدر ادبيّات انگليسي و حضرت عشق خوانده شده و نظامي به عنوان سرايندة قصّههاي بزمي و عاشقانه توفيق قدرت نمايي يافته، تا آنجا كه سرايندگان ديگر تحت تاثير سبك و نفوذ انكار ناپذير وي قرار گرفته اند. با توجه به اهميّت اين دو شاعر، ديدگاه آنها به نقش زن، خصوصاً در نظام پدرسالار آن دوران، قابل تامّل است. نكتة حائز اهميّت پايان داستان ها است. شواهد بر آمده از داستانها نشان مي دهد كه وفاداري شيرين در عشق، پايداري و ايثار جان، او را تبديل به زني نمونه و خوب ميكند. امّا كريسيد با خيانت به تريلس و پيوستن به ديومد، تبديل به يك زن خيانتكار مي شود. اين پژوهش تفاوت ديدگاه به زن را در اين دو اثر نشان مي دهد. نظامي در اثر خويش با اين فرهنگ ميجنگد و نگاهي روشن به زن دارد كه با جامعة بسته و فئودالي آن روزگار سنخيّت زيادي ندارد. حال آن كه چاسر با ديدي طعنه آميز به اين موضوع ميپردازد. شباهتهاي عمدة اين داستانها كه اين دو اثر را مناسب مقايسه مي كند در طرح و پيرنگ، درون مايه و شخصيّت پردازي آنها است كه از آن جمله ميتوان به زميني و خاكي بودن عشق، حضور شاپور و پندروس به عنوان شخصيّتهاي واسطه ميان شخصيّتهاي اصلي، مرگ شخصيّت مرد، حضور فرهاد و ديومد كه عاشق شخصيّتهاي زن مي شوند، موانع، هجران، بيوفايي، نصيحت و اظهار نياز اشاره كرد.
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات