عنوان مقاله :
خوانشي تراژيك از داستان ابليس در سنّت عرفاني با رويكردي ارسطويي
پديد آورندگان :
بالو، فرزاد دانشگاه مازندران، بابلسر , احمدي، شهرام دانشگاه مازندران، بابلسر , رضايي، مطهره دانشگاه مازندران، بابلسر
كليدواژه :
ديدگاه ايجابي به ابليس , ديدگاه سلبي به ابليس , سنّت عرفاني , عناصر تراژدي ارسطويي , عناصر تراژيك ديدگاه ايجابي به ابليس
چكيده فارسي :
داستان ابليس (شيطان) در سنّت عرفاني كلاسيك با دو مواجهة متفاوت روبرو شده است: غالب عرفا، شيطان را خصم مبين و رانده شده از درگاه حق ميدانند؛ امّا در مقابل، پارهاي از عرفا همچون: حلاج، احمد غزالي و عين القضات همداني به نوعي ستايشگران شيطان محسوب ميشوند. اينان تفسيري تراژيك از داستان شيطان ارائه ميكنند؛ به گونهاي كه عناصر تراژدي در نگرة ارسطويي آن را فرا ياد ميآورد. هدف اين پژوهش در پاسخ به اين مسأله گرد آمده است كه آيا ميتوان عناصر تراژديك ارسطويي همچون: قهرمان تراژدي، وحدتهاي سه گانة كنش، زمان و مكان و كاتارسيس را در اين روايت از ابليس به دست داد؟ در پاسخ ميتوان گفت با بررسي انجام شده، (ابليس) شيطان و اوج و فرود او از مقام قرب تا مرحلة سقوط و رانده شدنش از بهشت، به ترتيب قهرمان تراژدي و وحدتهاي سه گانة كنش، زمان و مكانِ تراژدي را به نمايش ميگذارد. همچنين سير رواييِ سرنوشت شيطان به گونهاي پيش ميرود كه موجب ميشود مخاطب، دچار كاتارسيس يا پالايش دروني گردد؛ به تعبير ديگر عناصر تراژديك، بويژه با تلقّي ارسطويي آن در قسمتهاي مختلف داستان شيطان بوضوح قابل مشاهده است. اين نوشتار به طرح و شرح اين ماجرا ميپردازد.
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات