عنوان مقاله :
مقايسه ي بازشناسي هيجان چهره در بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا و افراد سالم
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Recognition of Facial Affect in Patients Suffering from Schizophrenia and Normal Individuals
پديد آورندگان :
موسويان، الهام دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي , هاديان فرد، حبيب دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي
كليدواژه :
شناخت اجتماعي , بازشناسي هيجان چهره , اسكيزوفرني
چكيده فارسي :
شناخت اجتماعي، مجموعه ي گسترده اي از پردازش اطلاعات شامل فرايندها و عملكردهايي است كه به فرد اجازه مي دهد تا بفهمد، عمل كند و از جهان بين فردي اش سود ببرد. بازشناسي هيجان، يكي از مهمترين مولفه هاي شناخت اجتماعي است. هدف پژوهش حاضر، مقايسه ي بازشناسي هيجان چهره در بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا و افراد سالم بود. بدين منظور، طي يك پژوهش علي - مقايسه اي، 96 نفر در دامنه ي سني 18 تا 55 سال (51 نفر مبتلا به اسكيزوفرنيا بودند و 45 فرد بهنجار) به شيوه ي نمونه گيري در دسترس انتخاب و از نظر بازشناسي هيجان در چهره مورد بررسي قرار گرفتند. تحليل واريانس بازشناسي هيجان بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا و افراد سالم نشان داد كه بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا، در مقايسه با افراد سالم در بازشناسي هيجان چهره عملكرد ضعيف تري داشتند. از طرف ديگر، عملكرد بيماران اسكيزوفرنيا در بازشناسي هيجان هاي منفي ضعيف تر از هيجان هاي مثبت بود، اين الگو در افراد سالم نيز مشاهده گرديد. بنابراين به نظر مي رسد كه بايد در رابطه با بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا درمانهايي را مورد توجه قرار دهيم كه شناخت اجتماعي و به طور خاص بازشناسي هيجان را مورد دقت قرار مي دهد.
چكيده لاتين :
Social cognitive information processing includes a wide set of processes and
practices that allow individuals to understand, operate, and benefit from their
interpersonal world. Emotion recognition is one of the most important
components of social cognition. The research purpose is to draw a comparison of
recognition of facial affect in patients suffering from schizophrenia and normal
individuals. Therefore, in a casual-comparative study, a sample of 96 individuals
in the age range of 18 to 55 years (51 individuals suffering from schizophrenia
and 45 normal individuals) was selected through convenience sampling and tested
by the recognition of facial affect. The variance analysis indicated that patients
suffering from schizophrenia have weaker levels of recognition of facial affects.
On the other hand, the performance of schizophrenic patients in recognition of
negative affects was weaker than positive affect and the same model was
observed among healthy individuals. It seems that, we should devote special
attention to social cognition specially the recognition of affects in the treatment of
schizophrenic patients.
عنوان نشريه :
انديشه و رفتار در روان شناسي باليني
عنوان نشريه :
انديشه و رفتار در روان شناسي باليني