عنوان مقاله :
اثربخشي درمانگري ذهن آگاهي بر كيفيت زندگي بيماران MS
عنوان به زبان ديگر :
The Effectiveness of Mindfulness Therapy in Quality of Life among patients with MS
پديد آورندگان :
ايزدي، سميه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب - دپارتمان روان شناسي , نعمت طاوسي، محترم دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب - دپارتمان روان شناسي
كليدواژه :
ذهنآگاهي , كيفيت زندگي , بيماران MS
چكيده فارسي :
كيفيت زندگي، مجموعهاي از واكنشهاي عاطفي و شناختي در مقابل وضعيت جسماني، رواني و اجتماعي است كه به عنوان پيامد نهايي كارآزماييهاي باليني، مداخلهها و مراقبتهاي بهداشتي مدنظر بوده و عامل مهمي در كاهش نشانههاي بيماريهاي مزمن رواني و جسماني است. هدف پژوهش حاضر، تعيين تاثير درمانگري ذهنآگاهي بر كيفيت زندگي بيماران مبتلا به MS بود. بدين منظور طي يك پژوهش نيمه آزمايشي با پيش آزمون، پس آزمون و گروه كنترل، 30 بيمار مبتلا به MS به صورت نمونه ي در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه 15 نفري آزمايش و گواه كاربندي شدند. آزمودني ها قبل و بعد از اجراي مداخله و پس از دو ماه (پيگيري)، از نظر كيفيت زندگي مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمايش در هشت جلسه ي گروهي 90 دقيقهاي هر هفته يك بار، تحت درمانگري مبتني بر ذهنآگاهي قرار گرفت. نتايج تحليل كوواريانس نشان داد كه درمانگري مبتني بر ذهنآگاهي منجر به افزايش كيفيت زندگي بيماران MS شده است و اين تاثير در مرحله ي پيگيري نيز تداوم داشته است. با توجه به اهميت كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به MS، مي توان با آموزش ذهنآگاهي بستر لازم جهت ارتقاي كيفيت زندگي اين بيماران را فراهم كرد.
چكيده لاتين :
Quality of life is a set of emotional and cognitive reactions against physical, psychological,
and social situations; and is considered as the final outcome of clinical trials, interventions
and health care services, and is an important factor in reducing symptoms of chronic
mental and physical illnesses. This study aims to examine the effectiveness of mindfulness
therapy in quality of life among patients with MS. Therefore, in a quasi-experimental
research with pre-test, post-test, and control group, 30 patients with MS were selected
through convenience sampling method and assigned randomly into experimental or control
groups (n=15). The subjects were evaluated for quality of life prior to and after the
intervention, and at two month follow up. The experimental group received eight sessions
of 90 minutes group mindfulness therapy once a week. The results of analysis of
covariance indicated that the mindfulness therapy resulted in increase in quality of life and
this increase was sustained at follow up point. Given the importance of quality of life
among patients with MS, it is possible to improve the factor among these patients with
mindfulness training.
عنوان نشريه :
انديشه و رفتار در روان شناسي باليني
عنوان نشريه :
انديشه و رفتار در روان شناسي باليني