رابطه باورهاي هوشي ، اهداف پيشرفت و درگيري شناختي در دانش آموزان دبيرستاني

Relationship between Intelligence Beliefs, Achievement Goals and Academic Engagement in High School Students

هدف پژوهش حاضر پيش بيني درگيري شناختي دانش آموزان بر اساس رويكرد شناختي اجتماعي دوئك به روش تحليل مسير است. براي اين منظور 500 دانش آموز پايه سوم رشته رياضي( 250 دختر و 250 پسر) از دبيرستانهاي شهر شيراز به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب و به پرسشنامه اي متشكل از خرده مؤلفه هاي درگيري » و « اهداف پيشرفت » ،« باورهاي هوشي » پاسخ دادند. نتايج پژوهش بطور كلي نشان « شناختي داد كه نوع درگيري شناختي دانش آموزان در و « باورهاي هوشي » رويارويي با تكاليف، تحت تاثير قرار دارد. همچنين نتايج نشان داد « اهداف پيشرفت » كه اهداف اجتناب - عملكرد بر به كارگيري راهبردهاي شناختي عميق و سطح بالا داراي اثر مستقيم و منفي است در حاليكه اهداف تبحري به صورت مستقيم و مثبت بر راهبردهاي شناختي عميق و سطح بالا تاثير ميگذارد. نتايج در خصوص اثرات غيرمستقيم در انتها مورد بحث قرار خواهد گرفت.

The purpose of this study was predicting students' cognitive engagement based on the Dweck's social-cognitive approach using path analysis. method 500 third grade high school students (250 males and 250 females) in mathematics discipline from high Schools in Shiraz were chosen through multi stage cluster sampling. All participants filled a questionnaire consisting of the following subscales: Intelligence beliefs, achievement goals, and cognitive engagement. Analysis of results generally showed that the kind of students' cognitive engagement when facing with academic tasks is influenced by intelligence beliefs and achievement goals. The results also demonstrated that performance - avoidance goals influence utilization of deep cognitive strategies directly and negatively while mastery goals influence utilization of deep cognitive strategies directly and positively. There were also some indirect effects which will be discussed in the paper.