عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي آموزش تابآوري با تنظيم هيجان بر داغ اجتماعي ادراك شده و تحمل رواني مادران داراي كودكان مبتلا به فلج مغزي
عنوان به زبان ديگر :
Comparing effectiveness of resilience and emotion regulation on perceived social stigma and mental endurance in the mothers of the children with cerebral paralysis
پديد آورندگان :
توفيقي، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان , آقايي، اصغر دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان , گل پرور، محسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان
كليدواژه :
تاب آوري , تنظيم هيجان , داغ اجتماعي , تحمل رواني , فلج مغزي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف بررسي مقايسه اثربخشي آموزش تاب آوري با تنظيم هيجان بر داغ اجتماعي ادراك شده و تحمل رواني مادران داراي كودكان مبتلا به فلج مغزي انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نيمهآزمايشي با طرح پيشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماري پژوهش حاضر، شامل تمام مادران داراي كودكان مبتلا به فلج مغزي شهر شيراز در سال 1396 بود. در اين پژوهش از روش نمونهگيري غيراحتمالي در دسترس و گمارش تصادفي استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه و گمارش آنها در گروههاي آزمايش و گواه، گروههاي آزمايش مداخلات آموزشي را طي سه ماه به صورت هفتهاي يك جلسه 90 دقيقهاي دريافت نمودند. پرسشنامههاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل پرسشنامه داغ اجتماعي و تحمل رواني بود. نتايج حاصل از تحليل دادهها نشان داد كه آموزش تابآوري و تنظيم هيجان بر داغ اجتماعي ادراك شده و تحمل رواني مادران داراي كودكان مبتلا به فلج مغزي موثر بوده است همچنين بين اثربخشي آموزش تابآوري و تنظيم هيجان بر داغ اجتماعي ادراك شده مادران داراي كودكان مبتلا به فلج مغزي تفاوت معنادار وجود داشت، در حاليكه بين اثربخشي اين دو روش بر تحمل رواني تفاوت معنادار مشاهده نشد. بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر ميتوان نتيجه گرفت كه آموزش تاب آوري نسبت به روش تنظيم هيجان داراي كارآيي باليني بيشتري در كاهش داغ اجتماعي ادراك شده در مادران داراي كودكان مبتلا به فلج مغزي است.
چكيده لاتين :
The present study was conducted to investigate the comparison of the effectiveness of resilience and emotion regulation on perceived social stigma and mental endurance in the mothers of the children with CP. The present research method was quasi-experimental with pretest-posttest and control group design. The statistical population of the current study included all the mothers of the children with CP in the city of Shiraz in 2017. Non-probable available sampling method and random replacement were used in the present study. After selecting the sample size and replacing them in the experimental and control groups, the experimental group received teaching interventions in ninety-minute sessions once a week during three months. The applied questionnaires in the present study included social stigma and mental endurance. The results from the data analysis showed that teaching resilience and emotion regulation have been effective on perceived social stigma and mental endurance of the mother of the children with CP
عنوان نشريه :
روانشناسي افراد استثنايي
عنوان نشريه :
روانشناسي افراد استثنايي