رابطه هم وابستگي با دشواري هاي تنظيم هيجان در زنان شهر اصفهان

The Relationship between Codependency with Difficulties in Emotion Regulation in Females of Isfahan

مقدمه: اين پژوهش با هدف تعيين رابطه‌ي هم وابستگي با دشواري هاي تنظيم هيجان در زنان شهر اصفهان انجام شد. روش: روش تحقيق به كار گرفته شده، توصيفي و از نوع همبستگي مي باشد. جامعه آماري شامل كليه ي زنان شهر اصفهان و نمونه مورد مطالعه 450 نفر از جامعه مورد نظر بودند كه با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه سنجش هم وابستگي و مقياس دشواري هاي تنظيم هيجان بود. داده هاي پژوهش با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه به شيوه همزمان، تحليل گرديد. يافته‌ها: نتايج اين پژوهش نشان داد كه رابطه بين هم وابستگي با دشواري هاي تنظيم هيجان معنادار است. همچنين بين مؤلفه هاي دشواري تنظيم هيجان و هم وابستگي ارتباط چندگانه معناداري وجود دارد و مؤلفه‌هاي دشواري هاي تنظيم هيجان از طريق مؤلفه هاي هم وابستگي قابل پيش بيني است. نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج، مي توان بيان كرد كه هم وابستگي متغير مهمي در پيش بيني دشواري هاي تنظيم هيجان است.

Introduction: The aim of this study was to investigate the relationship between codependency with difficulties in emotion regulation in females of Isfahan. Method: This is descriptive and correlative research. The sample included 450 females who were selected by available sampling method. All the participants completed Codependency Assessment Tool (CODAT) and Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS). Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple of regression analysis. Results: The result showed that there are significant relations between codependency with difficulties in emotion regulation. Results also revealed that there are significant multiple relations between subscales of codependency with difficulties in emotion regulation and subscales of difficulties in emotion regulation are forecastable with subscales of codependency. Conclusion: It can be said codependency is an important variable to predict of difficulties in emotion Regulation.