ارائه مدلي براي تاب آوري شغلي معلمان بر اساس سبك مقابله اي و نقش واسط هاي باورهاي مذهبي

A Model of Resiliency Coping Style and the Mediating Role of Teachers Based on Religious Beliefs

هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلي براي تاب‌آوري شغلي معلمان بر اساس سبك مقابله‌اي با نقش واسطه‌اي باورهاي مذهبي بوده است. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس عادي استان مازندران كه در سال تحصيلي 1393-1394 در مدارس اشتغال داشتند را شامل شد كه از بين آنان 200 معلم مدارس عادي با استفاده از روش نمونه‌گيري خوشه‌اي انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه تاب‌آوري شغلي معلمان آموزش ويژه (سوتومايور، 2012)، پرسشنامه مقابله با موقعيت استرس‌زا (اندلر و پاركر،1990) و پرسشنامه دينداري نسخه 15 (هوبر و هوبر، 2012) به كارگرفته شد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد سبك مقابله مسأله‌مدار به صورت مثبت و سبك مقابله‌اي هيجاني به صورت منفي بر تاب‌آوري شغلي معلمان مؤثر بوده است و بين باور مذهبي (ابعاد شناختي، عقيدتي و اعمال عمومي) و تاب‌آوري ارتباط مثبت و معنادار بوده، همچنين تمام ابعاد باور مذهبي با سبك مقابله‌اي (مسأله‌مدار) رابطه مثبت و معنادار داشته است: همچنين يافته نشان مي‌دهد كه باورهاي مذهبي توانسته است نقش واسطه‌اي بين سبك مقابله‌اي و تاب‌آوري ايفا كند. در نتيجه براساس يافته‌هاي پژوهش حاضر مي‌توان با آموزش سبك مناسب مقابله‌ با استرس و ايجاد باور مذهبي قوي‌تر، آگاهي بيشتري به معلمان داده تا اين روند بر تاب‌آوري آن‌ها و نهايتاً بر بهزيستي آنان و بالطبع دانش‌آموزان آن‌ها اثر مطلوبي بجا بگذارد.

The present study aimed to provide a model for teachers’ resiliency based on the coping style with mediating role of religious beliefs. The population consisted of all teachers of Mazandaran province who were working in normal (regular) schools in the academic year of 1393-1394. Using cluster sampling 200 teachers were selected among the normal school teachers. In this study, the special education teachers’ resilience scale questionnaire (Sotomayor, 2012), the dealing with stressful situations questionnaire (Endler and Parker, 1990) and religiosity questionnaire version 15 (Huber and Huber, 2012) were used. The findings revealed that the problem oriented coping style positively and emotional coping style negatively affected teachers’ career resiliency. There was significant and positive correlation between religious belief (cognitive, ideological and public acts) and resiliency and all aspects of religious belief had a significant positive correlation. Furthermore, it is interesting to say that the religious beliefs could play a mediating role between coping style and resilience. Based on the findings received from the present study, it can be possible to teach coping style and create a stronger religious belief in teachers in order for affecting their resiliency and life; as a result, effectively affecting their students.