مقايسه راهبردهاي نظم‌جويي شناختي هيجان و طرحواره‌هاي هيجاني در همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار

The Assessments of Cognitive Emotion Regulation Strategies and Emotional Schemas in Spouses of People with Substance Abuse and Spouses of Normal People

مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسي راهبردهاي نظم‌جويي شناختي هيجان و طرحواره‌هاي هيجاني در همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و بهنجار بود. روش: 30 نفر از همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد به‌شيوه‌ نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند و با 30 نفر از همسران افراد بهنجار مورد همتاسازي قرار گرفتند. دو گروه شركت‌كننده پرسشنامه‌ نظم‌جويي شناختي هيجان‌ و پرسشنامه طرحواره‌هاي هيجاني‌ را تكميل نمودند. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از تحليل چندمتغيري واريانس استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه در راهبردهاي نظم‌جويي شناختي سازش‌نايافته ملامت خويش، نشخوارگري، فاجعه‌سازي و ملامت ديگران و در طرحواره‌هاي هيجاني نشخوار ذهني، گناه، غيرقابل كنترل بودن، سرزنش و تلاش براي منطقي بودن، ميانگين نمرات همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بيشتر از همسران افراد بهنجار است. در راهبردهاي نظم‌جويي شناختي سازش‌يافته، شامل تمركز مجدد مثبت، تمركز مجدد بر برنامه‌ريزي، ارزيابي مجدد مثبت و ديدگاه‌گيري و در طرحواره‌هاي هيجاني ابراز احساسات، قابل درك بودن و پذيرش هيجانات، همسران افراد بهنجار نمرات بيشتري در مقايسه با همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد به دست آوردند. نتيجه‌گيري: همسران مبتلايان به سوء مصرف مواد، براي مديريت هيجان‌هاي برخاسته از موقعيت‌هاي تنش‌زا از طرحواره‌هاي هيجاني و راهبردهاي نظم‌جويي شناختي نامناسبي استفاده مي‌كنند؛ استفاده از اين راهبردهاي نامناسب مي‌تواند آنها را در معرض مشكلات رواني و ناسازگاري‌هاي زناشويي قرار دهد.

Introduction: The purpose of this study was to assess the cognitive emotion regulation strategies and emotional schemas in spouses of people with substance abuse and spouses of normal people. Method: 30 spouses of patients with substance abuse selected by available sampling method and were matched with 30 spouses of normal people. Two groups completed cognitive emotion regulation questionnaire (Garnefski, Kraaij & Spinhoven, 2001) and emotional schemas questionnaire (Leahy, 2002). In order to analysis data Multiravriat Analysis of Variance (MANOVA) was used. Results: The results indicated that the maen of score of spouses of people with substance abuse in self-blame, rumination, catastrophizing and other blame maladaptive cognitive emotion regulation strategies and rumination, guilt, uncontrollable, blame and demands for rationality emotional schemas were more than spouses of normal people. In positive refocusing, refocus on planning, positive reappraisal and putting into perspective adaptive cognitive emotion regulation strategies and expression, acceptance of feeling and comprehensibility emotional schemas spouses of normal people aquired more scores than spouses of people with substance abuse. Conclusion: Spouses of people with substance abuse in order to manage emotions come from stressful situations use from maladaptive cognitive emotion regulation strategies and emotional schemas. Using these maladaptive strategies can put them at risk of mental problems and marital conflicts.