برسي كاركرد خانواده در بيماران مبتلا به سردرد مزمن و غير مزمن و افراد فاقد سردرد

Family function in patients with chronic headache, non-chronic headache and headache free individuals

هدف از اين مطالعه مقايسه كاركرد خانواده در بيماران مبتلا به سردرد با افراد سالم بود. شركت كنندگان اين پژوهش 124 بيمار (89 زن و 35 مرد) كه مبتلا به سردرد مزمن و سردرد تكرار شونده بودند، كه از اين تعداد 69 نفر مبتلا به سردرد مزمن و 55 نفر مبتلا به سردرد تكرار شونده بودند. در گروه كنترل نيز 53 نفر از افرادي كه سابقه جدي سردرد نداشتند، شركت كردند. شركت كنندگان اين پژوهش به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه جمعيت شناختي و مقياس سنجش خانواده (FAD) توسط اين افراد تكميل شد و آزمون تحليل واريانس چند متغيره (مانوا) براي بررسي معنا داربودن تفاوت ميانگين هاي سه گروه اجرا شد. نتايج نشان داد كه كاركرد خانواده بين گروه كنترل و بيمار تفاوت معني داري نشان مي دهد ( 0/01> p) همچنين بين سه گروه افراد مبتلا به سردرد مزمن و غير مزمن و گروه كنترل تفاوت معناداري در زير مقياس‌هاي FAD وجود داشت. نتايج آزمون تعقيبي جيمز هاول نشان داد كه افراد مبتلا به سردرد مزمن نسبت به گروه كنترل (فاقد سردرد) كاركرد ضعيف‌تري در تمام زير مقياس هاي كاركرد خانواده داشتند. بنابراين نتيجه مي‌گيريم خانواده هاي بيماران مبتلا به سردرد بخصوص سردرد مزمن دچار بدكاركردي هستند و نقش خانواده در ايجاد، تثبيت و بدتر شدن سردرد عود كننده بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد. بررسي نقش عوامل خانوادگي ما را به يافته هاي جالبي خواهد رساند و در فهم بيشتر ما از اين اختلال پيچيده مفيد واقع مي‌شود.

Objective: The aim of this study was to compare and evaluate family functioning in families with a member suffering from headache and families without this situation. Methods: The participants in this study were 124 patients who were suffering from recurring headaches and chronic headaches, 69 patients had chronic headache and 55 patients suffering from recurring headaches. In the control group, there was 53 individuals had not a history of severe headaches. Participants of this study who chose in neurology clinics was sampled as in access participants. They complete demographic questionnaire and Family Assessment Device (FAD), and MANOVA (multivariate analysis of variance) test performed for this goal. Results showed that there was significant difference between chronic headache, non-chronic headache, and control group (p<0.01). Otherwise, there was significant difference between these groups in FAD's subscales. Results: Games-Howell post hoc test indicated patients with chronic headache had poorer family function in comparison to control group. Conclution: We can conclude that families of headache patients in particular chronic headache, have dysfunctional family and we should consider the role of family in consolidation and deterioration of headaches more than past. Off course giving attention to family factors could be help us in understanding this complex disorder.