ارزيابي ريسك اختلالات اسكلتي عضلاني با استفاده از روش تحليل وظايف تكراري و اجراي برنامه هاي مداخله ارگونومي در يك شركت توليدي

Risk assessment of musculoskeletal disorders by assessment of repetitive tasks and implementation of an ergonomic intervention in a manufacturing company

زمينه و هدف: اختلالات اسكلتي عضلاني مرتبط با كار يكي از بزرگترين نگراني هاي بهداشت حرفه اي امروز است. هدف اين مطالعه ارزيابي ريسك فاكتورهاي اختلالات اسكلتي عضلاني با استفاده از روش تحليل وظايف تكراري ART و اجراي برنامه مداخله ارگونومي و تاثير آنها بركاهش سطح ريسك بود. مواد و روش ها: در اين مطالعه مداخله‌اي60 نفر از كارگران خط توليد به طور تصادفي انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه دموگرافيك و با روش تحليل وظايف تكراري ART از كارگران گردآوري شدند. در ايستگاه كاري 39 نفر از كارگران مداخله انجام شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم افزار spss تحليل شد. يافته ها: ارزيابي اوليه نشان داد كه (21/7%) در سطح پايين ريسك، (48/3%) در سطح متوسط ريسك و (30%) در سطح ريسك بالا قرار داشتند. بعد از انجام مداخلات، ارزيابي مجدد انجام شد. فراواني افراد در سطح ريسك پايين قبل از مداخلات ارگونومي (30/70%) بود و بعد از انجام مداخلات به (53/85%) افزايش پيدا كرد. فراواني افراد در سطح ريسك متوسط قبل از مداخلات ارگونومي (64/10%) بود و بعد از انجام مداخلات به (43/59%) كاهش يافت. و فراواني افراد در سطح ريسك بالا قبل از مداخلات ارگونومي (5/2%) بود بعد از انجام مداخلات به (2/56%) تغيير يافت و تفاوت معنادار بودن مداخله مشاهده شد (0/05< Pvalue ). نتيجه ­ گيري: سطح ريسك ارزيابي اوليه ارگونوميكي اكثر فعاليت ها در سطح قابل قبولي نيست و بيشتر افراد در سطح خطر متوسط قرار داشتند. با توجه به اين نكته كه در صنعت مونتاژ كشور كارگران بسياري از اختلالات اسكلتي عضلاني رنج مي برند، با اقدامات كنترلي مديريتي و مهندسي كم هزينه مي توان سطح خطر را كاهش داد.

Background & Objectives: Currently, work-related musculoskeletal disorders are a major occupational health concern. This study tried to evaluate the risk factors of musculoskeletal disorders by the assessment of repetitive tasks (ART). It also sought to determine the effects of an ergonomic intervention on the mentioned risk in a manufacturing company. Methods: In this study, 60 production line workers were randomly selected. The data was collected by using a demographic questionnaire and the ART. The intervention was implemented for 39 cases. Data were analyzed in SPSS. Results: The initial evaluations suggested low, moderate, and high levels of risk in 21.7, 48.3, and 30.0 of the participants, respectively. Re-assessments after the intervention showed that the frequency of low-risk individuals increased from 30.70 before the intervention to 53.85 after the intervention. On the other hand, comparisons between the rates before and after the intervention revealed reductions in the frequency of moderate risk (64.10 vs. 43.59) and high risk (5.2 vs. 2.56). These changes were all significant. Conclusion: In most cases, the initial ergonomic risks were not at an acceptable level. In fact, most workers were at moderate level of risk. Since many workers in the assembling industry suffer from musculoskeletal disorders, low-cost eengineering and management measures can be taken to reduce the level of risk.