شماره ركورد :
992945
عنوان مقاله :
«هستي شناسي» در كانون پديدارشناسي رومن اينگاردن
عنوان به زبان ديگر :
Ontology in the Core of Roman Ingarden’s Phenomenology
پديد آورندگان :
اصغري، محمد دانشگاه تبريز - گروه فلسفه
تعداد صفحه :
17
از صفحه :
39
تا صفحه :
55
كليدواژه :
هستي شناسي , رئاليسم , ايده آليسم , وجود قصدي , اثر هنري , پديدارشناسي , اينگاردن
چكيده فارسي :
اين مقاله به بررسي جايگاه هستي شناسي در پديدارشناسي رئاليستي رومن اينگاردن به ويژه در حوزه زيبايي شناسي مي پردازد. رومن اينگاردن، پديدارشناس لهستاني، از شاگردان معروف هوسرل بود كه با رويكرد فلسفي استادش در دوره دوم فكري او يعني ايده آليسم استعلايي اش مخالفت كرد و معتقد بود كه هوسرل در پژوهشهاي منطقي رويكرد رئاليستي اتخاذ كرده است حال آنكه در ايده ها به سمت ايده آليسم استعلايي گرايش مي يابد. محتواي كتاب در باب انگيزه هايي كه هوسرل را به ايده آليسم استعلايي سوق دادند دقيقاً همين مساله است. اينگاردن پديدارشناسي رئاليستي خود را در مقابل پديدارشناسي ايده آليستي هوسرل مطرح كرد. مساله رئاليسم/ ايده آليسم و توجه او به هستي شناسي دغدغه مهم اينگاردن در تمامي نوشته هايش است. به نظر او هستي شناسي (در قالب هستي شناسي صوري، مادي و وجودي يا اگزيستانسيال) با متافيزيك يكي نيست و تلقي او از وجود آثار هنري مثل اثر موسيقايي متفاوت است. اينگاردن وجود آثار هنري را از سنخ وجود قصدي (Intentional being) مي داند. به عبارت ديگر، بر اين باور است كه هستي و وجود اين آثار نه عيني اند نه كاملاً ذهني بلكه وجود يا هستي كاملاً قصدي دارند و لذا از عينيت هاي قصدي (Intentional Objectivities) برخوردارند. براي مثال، اثر موسيقيايي اثري است كه وجود قصدي دارد نه وجود واقعي. آنچه را كه در اين مقاله به مثابه نتيجه محصل به آن دست يافتيم اين است كه هستي شناسي اينگاردن از سنخ هستي شناسي سنتي نيست كه از افلاطون تا هوسرل تداوم يافته و جان كلام وجود يا هستي مدنظر اينگاردن را بايد در وجود قصدي يافت كه مصاديق چنين وجودي را در آثار هنري تحليل و بررسي كرده است.
چكيده لاتين :
This article considers the place of ontology in Ingarden’s realistic phenomenology. Roman Ingarden, Polish phenomenologist, was a well-known student of Husserl. Ingarden has criticized the transcendental idealism directly or indirectly determined the course of most of his later philosophical work. Ingarden clearly saw Husserl as turning from the realism of the Logical Investigations to a metaphysical form of transcendental idealism by the time the first volume of Ideas was published. Ingarden in On the Motives which led Husserl to Transcendental Idealism criticizes Husserl's idealistic approach, namely, transcendental idealism. Ingarden's body of work revolves not around aesthetics, but rather around the realism/idealism problem — an issue that was to dominate his thinking ever since, as a young man, he recoiled against Husserl's transcendental idealism. But we also consider ontology of musical work in Ingarden’s phenomenology. He believes that musical work has purely intentional objectivity not real objectivity.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
پژوهش هاي هستي شناختي
فايل PDF :
7321247
عنوان نشريه :
پژوهش هاي هستي شناختي
لينک به اين مدرک :
بازگشت