تاثير انگيزش فردي و سرمايه ي اجتماعي معلمان بر تمايل آن ها براي اشتراك گذاري دانش ضمني و آشكار

The effect of teachers’ self-motivation and social capital on their willingness to share tacit and explicit knowledge

امروزه به دليل اهميت دانش در دنياي رقابتي، شناخت نحوه ي بهبود و توسعه ي اشتراك گذاري دانش كاركنان به يك امر حياتي تبديل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير انگيزش فردي و سرمايه ي اجتماعي معلمان بر تمايل آن ها براي به اشتراك گذاشتن دانش ضمني و آشكار صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از حيث گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي و به طور خاص از نوع الگويابي علي است. جامعه ي آمار را تمامي معلمان مدارس راهنمايي دولتي شهر ايلام تشكيل داده است. با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي و به كمك جدول كرجسي و مورگان (1970) تعداد 225 معلم به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند كه در نهايت 180 پرسشنامه به صورت كامل عودت داده شد. جهت جمع آوري داده ها از سه پرسشنامه ي استاندارد تمايل كاركنان به اشتراك گذاري دانش بوك و همكاران (2005)، پرسشنامه ي انگيزش فردي واسكو و فرج (2005)، و پرسشنامه يسرمايه ي اجتماعي معلمان چاو و چان (2008) استفاده شد. اطلاعات حاصل از آن ها در قالب يك الگوي علي با استفاده از نرم افزار SMART-PLS آزمون شد و نتايج نشان داد كه الگوي پيشنهادي واريانس تمايل به اشتراك گذاري دانش ضمني و صريح را به صورت معناداري تبيين مي كند. نتايج همچنين نشان داد كه پاداش هاي سازماني بر تمايل معلمان براي اشتراك گذاري دانش ضمني كاركنان داراي تاثير منفي و بر تمايل آن ها براي اشتراك گذاري دانش آشكار داراي تاثير مثبت است. در نهايت نتايج نشان داد كه متغيرهاي سه گانه همكاري و ارتباط متقابل، لذت و رضايت، و سرمايه ي اجتماعي در بهبود تمايل معلمان جهت اشتراك گذاري دانش آشكار و ضمني، تاثير معناداري دارند. به علاوه تاثير اين عوامل بر قصد به اشتراك گذاري دانش ضمني، نسبت به دانش آشكار، بيشتر است.

Nowadays، due to the importance of knowledge in a competitive world، it is vital to know the ways in which the employees share knowledge. This study aimed at investigating the effect of teachers’ self-motivation and social capital on their willingness to share their tacit and explicit knowledge. This research is an applied one in terms of research aims and is a descriptive-correlational one in terms of data collection، specifically causal modeling. The population of study consisted of all teachers of public schools in Ilam city. Using stratified random sampling and Krejcie & Morgan (1970) table، 225 teachers were selected as research sample. At last، 180 questionnaires were returned to the researcher. To collect the data، three standard questionnaires were used، namely Bock et al. (2005) employee intention to knowledge sharing، Vasco and Faraj (2005) self-motivation questionnaire، and Chaw and Chan (2008) teacher social capital. SMART-PLS software was run in order to test the data in the form of a causal model. The results showed that the proposed model significantly explains the variance of knowledge share in two formats، namely tacit and explicit knowledge. The results also showed that organizational rewards have a negative impact on their willingness to share tacit knowledge and a positive impact on their willingness to share explicit knowledge. Finally، the results showed that three variables including cooperation and interaction، pleasure and satisfaction، and social capital have a positive and significant impact on improving teachers' willingness to share both explicit and implicit knowledge. Moreover، the impact of these factors on teachers’ intention to tacit knowledge sharing is more than explicit knowledge sharing.